در همین راستا سیدموید علویان، رئیس انجمن مطالعات کبدی ایران در گفتگو با «دنیایاقتصاد» به تشریح وضعیت کنونی بیماریهای کبدی در کشور پرداخته است. وی همچنین به بیان مشکلاتی پرداخت که در عرصه فرهنگ سازی و ارائه اطلاعات صحیح به مردم در زمینه درمان بیماریها از سوی رسانه ملی وجود دارد. علویان در بخش دیگری از اظهارات خود از مسوولان درخواست کرد که نه در شعار، بلکه در عمل، برای جامعه رفاه اجتماعی ایجاد کنند و تاکید کرد: «دولت باید برای جامعه ما رفاه و امنیت روانی ایجاد کند، به این دلیل که اگر اینها نباشد، سلامت هم تحت آسیب قرار میگیرد.» مشروح گفتوگوی ما با رئیس انجمن مطالعات کبدی ایران را در ادامه میخوانید.
آماری از وضعیت بیماریهای کبدی در ایران ارائه میکنید؟
در مورد بیماریهای کبدی باید گفت؛ هپاتیت B و C همواره یکی از بیماریهای جدی ما بوده و هست. سازمان بهداشت جهانی برای هپاتیت C هدف گذاری کرده که تا سال ۲۰۳۰ یعنی تا سال ۱۴۱۰ هپاتیت C ریشهکن شود. در ایران هم اقدامات بسیار خوبی انجام گرفته است که از جمله آنها میتوان به ریشهکن کردن بیماری هپاتیت C در بیماران هموفیلی، تالاسمی و دیالیزی اشاره کرد. از اینرو میتوانیم بگوییم که در این گروه به هدف رسیده ایم. آمار بیماران هموفیلی در کشور بالای ۵۰درصد بوده و در حال حاضر به نیمدرصد رسیده است؛ یعنی حذف این بیماری اتفاق افتاده است. چون اگر ۹۰درصد کاهش یابد، گفته میشود که حذف این بیماری در جامعه رخ داده است. آمار بیماران تالاسمی ۳۰درصد بوده و اکنون به زیر نیمدرصد رسیده است.
همچنین آمار بیماران دیالیزی ۱۸ درصد بوده و اکنون به زیر ۰.۲درصد رسیده است. به این معنا که شیوع این بیماری در جامعه در گروههای پرخطر به شدت کاهش یافته و عملا ریشهکن شده است. اما گروههای دیگری که وجود دارند، شامل معتادان تزریقی و زندانیان هستند که شامل مسائل اجتماعی است و عوامل مختلفی در بروز آنها سهیم است. مباحثی مانند اعتیاد، فقر و نابسامانی اقتصادی و اجتماعی، همه جزو مواردی است که روی سلامت افراد اثر میگذارد؛ از جمله روی هپاتیت C. به همین دلیل ما بر این باوریم که حکومت و حاکمان باید در جهت رفاه اجتماعی، رفاه اقتصادی و آرامش روانی جامعه کار کنند تا این بیماریها هم ریشهکن شود.
درخصوص بیماری هپاتیت B باید بگویم که خوشبختانه این بیماری درمان و پیشگیری موثری دارد و در کشور ما از شیوع بالای ۵درصد به زیر ۰.۱درصد و ۰.۲درصد رسیده که افتخار بزرگی برای کشورمان است. واکسیناسیون، کار تیمی، تلاش وزارت بهداشت، NGOها و انجمن ها، همکاران ما در سراسر کشور، ماماهایی که در بیمارستانها خدمت میکنند و بهورزانی که در روستاها شاغل هستند، همه اینها در کاهش بالای بیماری هپاتیت B دخیل هستند. از سوی دیگر بیماریابی و واکسیناسیون، نقش بسیار کمککنندهای در این زمینه داشته است. فکر میکنم به زودی واکسیناسیون افراد ۳۵ تا ۵۵ سال هم در کشور اجرایی خواهد شد که این اقدام به کاهش هرچه بیشتر بار این بیماری کمک خواهد کرد.
ظاهرا بیماریهای خودایمنی کبد به تازگی در کشور شیوع بیشتری پیدا کرده است؟
آنچه درباره بیماریهای کبدی بسیار مهم است؛ مربوط به بیماریهای خودایمنی کبد است. دلیل افزایش بیماریهای خودایمنی کبد در کشور شاید مربوط به استرس، عوامل محیطی، کرونا، واکسن کرونا و… باشد؛ به هر حال عوامل مختلفی در بروز بیماریهای خودایمنی نقش دارند. ما روی این بیماریها کار میکنیم. بیماری کبد چرب یا بهتر است بگوییم، سندرم متابولیک کبد چرب هم در کشور رو به افزایش است که در حال کار روی این بیماری هستیم. فکر میکنم اهداف این کنگره به روزرسانی اطلاعات و به اشتراک گذاشتن تجارب همکاران در زمینه این بیماری هاست. ما در زمینه بیماریهای کبدی تلاش میکنیم که این بیماریها در جامعه بهتر کنترل شوند و خروجی علمی کشور بیشتر باشد.
در این مسیر چقدر با موانع مواجه شدید و برای رفع این موانع چه پیشنهادهایی دارید؟
به هر حال ما در کشوری زندگی میکنیم که بعضی از افراد صاحب نقش ممکن است همراهی خوبی نداشته باشند، اما باید تلاش کنیم که بخشهای مختلف را با خود همراه کنیم. به طور قطع موانع زیادی در این مسیر وجود داشته و وجود دارد؛ از جمله اینکه باید به این بیماریها در بدنه حاکمیت توجه بیشتری شود و حمایت بیشتری انجام شود. در حال حاضر خوشبختانه با همت وزارت بهداشت و بیمه ها، درمان هپاتیت C در کشور برای همه رایگان شده است. چون تجربه ریشهکنی بیماری در بیماران هموفیلی، تالاسمی و دیالیزی ثابت کرد که پس ما میتوانیم.
اکنون هم درمان بیماران هپاتیتی در کشور رایگان است؛ چه کسانی که بیمه دارند و چه کسانی که بیمه نیستند و روشی وجود دارد که این افراد هم میتوانند از طریق بیمه داروی خود را رایگان دریافت کنند. در مورد هپاتیت B هنوز این اتفاق نیفتاده و هزینه داروها و آزمایشها برای بیماران گران است، روشهای تشخیص دشوارتر هم هست. به هر حال انتظار حمایت بیشتری داریم. بدیهی است که موانعی هم وجود دارد؛ به طور مثال بیماری کبد چرب، یک بیماری رو به افزایش است و باید عالمانه با آن برخورد کنیم. متاسفانه گاهی صداوسیما مطالبی غیرعلمی، غیرحرفهای را منتشر میکند که وقتی این مطالب را بررسی میکنیم، میبینیم که ریشه در افرادی دارد که قائل به علم نیستند. علم یک موضوع تجربی است؛ یعنی ما امروز تجربه میکنیم و نتیجه آن را میبینیم و بعد برای درمان و هر اقدام دیگری وارد میشویم. بعضی افراد با عَلَم کردن بحثی به نام «طب سنتی» سعی در مدفون کردن علم و تجربه در کشور دارند و متاسفانه این افراد قدرت زیادی هم پیدا کردهاند. ما منکر تاریخ پزشکی کشور نیستیم.
همیشه وقتی در کنگرههای خارجی حضور پیدا میکنم، عنوان میکنم من از کشوری آمده ام که حکیمی به نام «ابوعلی سینا» بود که شما پیش آن درس میخواندید، ولی قرار است که ما با علم روز دنیا پیش برویم. به همین دلیل یکی از موانع مهم، فرهنگ غلطی است که متاسفانه در جامعه از طرف رسانهها پمپاژ میشود و تصور میکنند که این بحث خوبی است. در حالی که ما باید با کار بیشتر و روشنگری بیشتر این موضوع را به مردم منتقل کنیم که علم، علم است؛ چه علم قدیم و چه علم جدید. علم، علمِ تجربه است و باید تجربه کنیم و سپس بر اساس این تجارب، تصمیم بگیریم.
اشاره کردید که روشهای سنتی در ایران از قبل کاربرد داشته و در حال حاضر نیز در بین نسلهای جدید، شاهد توجه به این روشهای سنتی هستیم. چقدر در راستای فرهنگ سازی و آگاه سازی مردم برای انتخاب روش درست درمان تلاش شده و دولت چه نقشی میتواند در این زمینه ایفا بکند؟
دولت نقش مهمی در این زمینه دارد. بحث مهم این است که دولت خودش مروج خرافه، بیعلمی و شبهعلم نباشد. ما باید دانشگاه و عالمان دانشگاهی را بپذیریم؛ کسانی که تحصیلات غیردانشگاهی ندارند و سواد کافی ندارند، باید از این عرصه کنار بروند. ما در این زمینه تلاش میکنیم، اما نمیدانم در این زمینه چقدر موفق عمل کرده ایم؛ بالاخره دست و پای ما بسته است و رسانه ملی در دست ما نیست.
مردم چقدر میتوانند در این زمینه اثرگذار باشند و نقش ایفا کنند؟
مردم میتوانند نقش بسیار مهمی در این بخش ایفا کنند. ما با تاسیس انجمنهای مردمنهاد مانند «باشگاه سلامتی امید» که یک باشگاه آموزشی است و اصلا اقتصادی نیست، تلاش میکنیم مردم را در این زمینه آگاه کنیم.
از دولت جدید چه انتظاراتی دارید؟
برای ما دولت قدیم و جدید فرقی ندارد. درخواست ما از نظام حکمرانی این است که برای جامعه ما رفاه اجتماعی ایجاد کند؛ نه در شعار، بلکه در عمل. دولت باید برای جامعه ما رفاه و امنیت روانی ایجاد کند، به این دلیل که اگر اینها نباشد، سلامت هم تحت آسیب قرار میگیرد. عوامل اجتماعی مانند فقر، اعتیاد و مشکلات خانوادگی، همه روی سلامت انسانها اثرگذار است. مسوولان باید به این موضوع توجه کنند.