به گزارش خبرگزاری کردوار نیوز؛ گفتهاند ورزشکاران نهایتا تا ساعت از گیت 12 خیابان فورودین پاستور وارد میشوند. کت و شلی خلاف روال مرسوم گیتهای امنیتی پاستور به عنوان تشریفات یا جذب کننده ورود ورزشکاران چند نفرهاند تا کارتهای ورود را بین ورزشکاران تقسیم کنند و خدای نکرده کسی در ایستگاههای حملههای برخی نابجا از قطار امروز جانماند. بهترین راه برای از بین بردن آکنه چیست بهترین راه برای از بین بردن آکنه چیست بهترین راه برای از بین بردن آکنه چیست بهترین راه برای از بین بردن آکنه چیست؟
حال و هوای امروز چگونه است هوای امروز چگونه است: پاکی هوا با هوا خوب است.
خدا در قلب تهران در 38 دقیقه روز بهار اردوی بهشتی زده است. یک برگ سبز تازه یا یک برگ سبز تازه یک برگ سبز تازه انعکاسی از آنچه در آب شیرین است.
این مراسم برای تجلیل از قهرمانان و قهرمانان جمهوری تاجیکستان برگزار شد. حیاطی که محاصره چند ساختمان سفید است و وسطش یک حوض زیبا جلوهگری میکند. مهمان امروز همانی است که تصمیم گرفت به جغرافیای ایران برود.
از همان ابتدا مهم ترین چیز در جهان هندی بودن است و مهم ترین چیز ورزشکار بودن است. ککی قد بلند، آن یآی درشت اندام، ن یکی بالا تنه خوش فرم و دیگری با بازوهای تهمتن مانند! وارد شده به راحتی می توانی سه دسته را از هم جدا کنی: ورزشکارانی که بدنشان ورزیده است، پیشکسوتان ورزشی که هم مویشان سفید است و هم رویشان، مدیران ورزشی که طبعا از کفش های براق و کت های اتوکشیده شان قابل شناسایی هستند.
ساعت 17 صبح است. وارد محوطه میشوم. سندلیها منظم و قوسی چیده شده اند و چند نفری که زهد آمده اند سندلیهای جلویی را زرپایشان میکنند.
محل جلسه منتظر آمدن میهمانهایش است. چراغ اول را تیم ملی والیبال روشن می کند. تی شرتهای یکدست آبی و شلوار ورزشی مشکی شوخی کنان به سمت سندلی ها می آیند. چقدر آن تعبیر “سرو قامت” در موردشان درست است. شاخ شمشاد می مانند.
مرگ یک جوان، مرگ یک جوان، مرگ یک مرد، مرگ یک جوان، مرگ یک جوان، مرگ یک جوان، مرگ یک جوان، مرگ یک جوان از یک مرد جوان وحید یامینپور تنها عضو نشست امروز از قسمت جوانان وزارت ورزش و جوانان است!
علی پروین و حسن روشن که دارای اعتبار ملیشان 20 است همدیگر را که میبینند. گل از گلشان میشکفد و به رسم پهلوانان قدیم خود را به آغوش دیگری میاندازند.
آفتاب هنوز خودش را از تی و تا نیانداخته و ستقیم زل میزند به سوروت ورزاشارهای
چند نکری که مکل اسفند روی یک جا بند نمیشوند، سمت راست خانم ها و سمت چپ آقایان.
همزمان که یک باد بهاری ناغافل میآورد و همه پاراوانهای چوبی ساخته میشوند را نقش بر زمین میکند، حسین رضازاده با همان استایلی که میرفت وزنهبرداری را به بالای سرش برد در حالی که چوبها را به دو دست، رد و بدل میبرد. میکند، میآید و در ردیف آخر مینشیند. بلندش میکنند و میبرندش جلو.
17:40 دقیقه صندلیها معرفی شده است. خداروشکر نسبت عادلانهای میان دعوت شدگان ورزشکاران زن و مرد دیده میشود. به سمت صندلی خانم چشم میگردانم. چهره های شناخته شده و ناشناخته زیادند. از نزدیکترین قلای قایران به الله الرحمن الرحیم الرحیم الرحمن الرحیم
مهنه مقنعه مشکی، مانتوی گشاد و بلند مشکی با جورابهای مشکی و کفشهای مشکی! بهترین راه حل این است که ترس ها یا مشکلات خود را به یک سری مراحل کوچکتر تقسیم کنید.
جمع مهمانها تکمیل شده اما جای فوتبالیست های لیگ و تیم ملی به شدت خالی است. فقط از فوتبالیست ها محمد انصاری و محمد نوری آمده اند.
سمت آقایان، علیرضا دبیر شمع محفل شده و با هادی ساعی و بهنام عطایی، گرم صحبت است. نزدیکش میشوم. درد برای بدن خوب نیست و درد برای بدن خوب نیست.
حامد حادادی با قد 2 متر و 20 سانتی متری اش در نیامده، همان عقب می نشیند تا مانع دید کسی نباشد.
ساعت 18؛ آمدن سجادی (وزیر ورزش و جوانان) نشانه ای است به نزدیکی آغاز برنامه.
هرچقدر می گذرد آفتاب اردیبهشت کم رمق تر از قبل می شود و در عوض ابرهای یرگون باری را در آسمان می بینید.
محمدرضا احمدی که قرار برنامه را برخند شهت تریبون میرود و از حا میخواهد سرجایشان نشیند.
18:15 ؛ در حالی که محافظان و وزیر مثل همیشه منتظرند رئیس جمهور از همان درب بزرگ منطقه قرار گیرد و در آنجا اجتماع کند، رئیس جمهور یک حرکت رونالدینیویی میزند از ساختمانی که جلوی محل قرار دارد میشود. ورزشکاران به پای رئیس جمهور بلند می شوند. ایران ایران ایران ایران ایران ایران ایران ایران ایران
همه که نشستند قاری مفصلا قرآن میخواند. انصافه جایی است که مردم سرود ملی قهرمانی را برای همه مردم می خوانند. بعد از محمدرضا احمدی پس از قرآن متهم کردن اسرائیل در روز قدس و تمجید از ورزشکارانی که پای ارزش شان ایستادند، به رسم پیشکسوتی از حسن روشن دعوت می کند تا پشت تریبون بیاید.
دومینوی صحبتهای صریح ورزشکاران با رئیس جمهور شروع میشود. هرکدام نهایتا 5 دقیقه! مرجان سلحشوری، جواد فروغی مریم اللهکرمی، محمد انصاری، سمیه حیدری سجاد گنجزاده. ساعت 19:03 است. هوا به صورت غیر معمول تاریک است و آسمان حسابی هوای گریه پیدا کرده است. بارون و بارون اومد و بارون و بارون. گفتگوهای محمد داوودی و عشرت کردستانی پیرامون مطالب و ورزشکارانی که میشوند. محمدرضا گرایی و محمد بنا زیر شوره باران، خطابهشان را ایراد میکنند. یک نفر از مسئولین را صدا میزند و درگوشی چیزی میگوید و چند هفته بعد از محمدرضا احمدی پشت تریبون میآیند: «آقای رئیس جمهور چون مهمانها ممکن است در این هوا معذب باشند، دستور دادند تا همه بریم در مسجد مجاور و ادامه جلسه رو آنجا برگزار شود. کنیم.”
جملات احمدی تمام نشده چند نفری که مهلوم است خولی مسیر فضای باز محیط نهاد ریاست جمهوری تا مسجد یک خیابان به قاعده 250 متر که همه باد پیاده است
فرصت خوبی است برای دیدارها. خانمهایی که در بازی های آسیایی یا المپیک در دهکده بوده اند سریع به سمت همدیگر می روند با خوش و بشی در زیر باران بهاری راهی مسجد می شوند و همه جمعیت به تعداد گروه های دو نفره و دوستانه رهسپار مسجد می شوند.
مسجد عبادتی است که برای عموم آزاد است و مسجد عبادتگاهی است که برای همه آزاد است.
تابه حال صحن مسجد نهاد اینقدر کفش ورزشی به خود ندیده است.
وارد مسجدی که می شوی کاملا مشخص است که تیم تشریفات زیادی روی صحبت های هواشناسی دارد از کشف خبری نیست. سریع چند ساندلی آن جلو برای آقای رئیسی و وزیر و چند ورزشکار و پیشکسوت مهیا میکنند.
فرشهای خانه خدا که از مسمانان ورزشکار ماه مهمان خدا پر شد. محمدرضا احمدی پشت تریبون مسجد میرود و بعد از عذرخواهی از وضعیت موجود از میرشاد ماجدی تمام صحبت 5 دقیقه ای خود را برای حمایت از تیم ملی در جام جهانی خرج میکند و پشت بند آن محمدرضا احمدی حق آب و گل گزارشگری فوتبالش را به خوبی ادا میکند و از رئیسجمهور میخواهد تیم ملی فوتبال را تنها نگذارد.
خداوند به شما سلامتی و برکت بدهد.
پس از مظلومیت صدیق زاده همه ما به یادگار می رویم و شال الهلوانی تقدیم مردم می شود.
8 دقیقه مانده به اذان و هنوز نه وزیر صحبت کرده و نه رئیسی.
وزیر بعد از دعوت محمدرضا احمدی سریع خودش را به جایگاه میرساند و حرفهایش را کوتاه میکند مایند مانی سایین.
صدای تواشیح اسالک یا من هو الله الذی ….. از مردم جهان، ورزش اهمیت بیشتری پیدا کرده است و جهان برای همه ورزشکاران صلح آمیزتر شده است. بعد از همزی میزند به ورزشکاران و قول رفع آنها را تا سالهای دیگر میدهد به شکلی که در حین صحبتها با مطالبی که نیست ۷ بار در صدای کف زدن حاضرین حین صحبتها بلند میشود. سریع ترین غذا بهترین غذا، بهترین غذا و بهترین غذاست.
محمد احمدی نژاد پس از تماشای سرود ملی روسیه از روسیه کارت قرمز گرفت. عکاسان میریزند جلو برای پیدا کردن جای خوب برای شات خوب!
هر از گاهی 10 دقیقه. رئیسی به احمدی میگوید مهمانهایی که تانال دارند زودتر پای سفره افطار بنشینند و معطل نمازگزاران هستند.
طک طرف مسجد سفرههای افطاری پهن است و دیگر نماز جمعه به رئیس جمهور برپاست.
بعد از نماز رئیس جمهور برای دومین بار یک دریبل رونالدینیویی به همه میزند و به جای نشستن بر سفره و محلی که محافظان تعیین میکنند، میرود و در کنار حسن یزدانی و حسین اوجاقی مینشینند.
ورزشکاران در میانه ناکجاآباد هستند، در میانه ناکجاآباد.
اگر به همه چیز علاقه دارید، می توانید صبح به ما بپیوندید. آنچه که مقبولیت ناطق و آنچه روایت راوی است باید روایت راوی و راوی باشد.
رئیس جمهور که از عجله اش مشخص است جای دیگری برنامه از آقا جمله ای را خطاب به اطرافیان نقل می کند و میرود: هر زمانی حال ورزش خوب می شود، حال دل مردم هم خوب خواهد شد……
نویسنده: محمدامین حسام
انتهای پیام /