نشریه میدل ایست آی با تاکید بر اینکه «استراتژی معیوب و رفتار بی پروای اسرائیل در غزه تمام عناصر دکترین نظامیشان را تضعیف کرد» نوشت: پاسخ فاجعه آمیز اسرائیل به حمله حماس، بقای آن را نیز تحتالشعاع قرار داده است.
به گزارش کردوار نیوز، بنیامین نتانیاهو نخست، وزیر رژیم صهیونیستی در ۲۲ سپتامبر ۲۰۲۳، دو هفته قبل از عملیات طوفانالاقصی در ۷ اکتبر، در مجمع عمومی سازمان ملل درباره «خاورمیانه جدید» سخنرانی کرد و از «قدرت و جایگاه اسرائیل بهعنوان مجری امنیت منطقه» سخن میگفت.
او نقشهای را در دست داشت که نشان میداد خطی از هند از خلیج فارس، امارات، عربستان سعودی و اردن میگذرد، سپس به شهر بندری حیفا در سرزمینهای اشغالی میرسد و در نهایت به اروپا ختم میشود.
این پروژه بزرگ، کریدور هند-خاورمیانه-اروپا (Imec) نام گرفت، یک ابتکار با حمایت ایالات متحده برای مقابله با ابتکار یک کمربند و یک جاده چین.
به نوشته میدل ایست آی، ایالات متحده برای دست کم یک دهه به دنبال تغییر جهت استراتژی امنیت ملی جهانی خود به منظور تمرکز بر مهمترین چالشهای ژئوپلیتیکیاش، یعنی چین در حال ظهور و روسیه مدعی بوده است.
اما در غرب آسیا که یکی از حیاتیترین مناطق برای منافع ایالات متحده به شمار میآید، ترجیح داده است حضور نظامی خود را کاهش دهد و نقش تامین منافع خود و حفظ ثبات را به دو تن از قابل اعتمادترین متحدانش، یعنی رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی واگذار کند.
این سیاستی شبیه دکترین نیکسون است که در اوایل دهه ۱۹۷۰ اتخاذ شد و به عنوان ستونهای دوقلو شناخته میشود. این سیاست برای تغییر موقعیت نیروهای آمریکایی و برون سپاری وظیفه حفاظت از امنیت و منافع اقتصادی آمریکا در منطقه به قدرتهای منطقهای طراحی شده بود.
پس از میانجیگری دولت ترامپ، رئیس جمهور پیشین آمریکا در حصول توافقنامه ابراهیم میان رژیم صهیونیستی و چندین کشور عربی در آخرین سال حضور خود، تصمیم گرفته شد که اسرائیل از متحد غیرعضو فرماندهی نظامی اروپا (ناتو) خارج شود و آن را در ساختار سنتکام – فرماندهی نظامی آمریکا که مسئول حفاظت از منافع واشنگتن در منطقه حیاتی غرب آسیا است و از مصر تا افغانستان امتداد دارد – بگنجاند.
این نشریه در ادامه با تاکید بر اینکه «این سیاست با روی کار آمدن دولت بایدن در ژانویه ۲۰۲۱ مورد استقبال قرار گرفت» نوشت: واشنگتن سپس برت مک گورک را برای اجرای این سیاست بهعنوان مسئول ارشد خاورمیانه و شمال آفریقا در شورای امنیت ملی ایالات متحده منصوب کرد. او که به شدت طرفدار اسرائیل و دارای طرز فکر استعماری است، سخت در حال کار روی یک توافق عادیسازی روابط بین اسرائیل و عربستان سعودی است که انتظار میرفت در اوایل سال ۲۰۲۴ حاصل شود.
رژیم صهیونیستی بر اساس این توافق امیدوار بود که قدرت خود را در منطقه به نمایش بگذارد، جایگاه خود را در سراسر جهان اسلام ارتقا بخشد و تصور خود را به عنوان هژمون منطقه تأیید کند. اما این طرح پس از حمله ۷ اکتبر حماس به سرزمینهای اشغالی از بین رفت.
رژیم صهیونیستی و دولت بایدن از همان روزهای آغازین جنگ اسرائیل علیه غزه مصمم بودند تصویر شکست ناپذیری ارتش صهیونیست را که با عملیات طوفانالاقصی به شدت خدشهدار شده است، بازگردانند. به همین منظور، رهبران سیاسی و نظامی اسرائیلی به عمد جنگ نسلکشی به راه انداختند تا غزه را ویران و آن را غیرقابل زندگی کنند و جمعیت آن، بهویژه زنان، کودکان و سالمندان را به شدت مجازات کنند.
اما رژیم صهیونیستی بهرغم ویرانی غیرقابل درک غزه در ۹ ماه گذشته که منجر به تعداد بیسابقه زخمیها و کشتهشدگان فلسطینی و ویرانی گستردهای شده که از پایان جنگ جهانی دوم تاکنون مشاهده نشده است، شکست استراتژیک بزرگی را متحمل و با فرسایش دکترین نظامی خود مواجه شده است.
این دکترین شامل چندین الزام نظامی است که رژیم صهیونیستی از زمان تأسیس در هفت دهه گذشته تاکنون برای بقا و امنیت خود بر آن تکیه کرده است. یکی از ارکان اصلی دکترین امنیت داخلی آن، مفهوم «مرزهای امن» است. رژیم صهیونیستی در طول عمر خود همواره تلاش کرده است تا مناطق حائل را در اطراف مرزهای سرزمینهای اشغالی ایجاد و اطمینان حاصل کند که رژیمهای اطراف ضعیف و در خدمت منافع اسرائیل و غرب هستند.
میدل ایست آی حمله رژیم صهیونیستی به صحرای سینا در مصر در سال ۱۹۶۷ و همچنین اشغال بلندیهای جولان در همان سال را در راستای تلاشهای این رژیم برای ایجاد این به اصطلاح مرزهای امن دانست و افزود: با این حال، آنچه حملات ۷ اکتبر و جنگهای متعاقب آن در چندین جبهه نشان داد، این است که مفهوم مرزهای امن اسرائیل یک افسانه است، چراکه گروههای مقاومت با پیشرفتهای اخیر در فناوری پیشرفته نظامی، از جمله راکتهای دوربرد، موشکهای بالستیک و پهپادهای بسیار دقیق توانستهاند اهداف حساسی را، از جمله در اعماق سرزمینهای اشغالی هدف حمله قرار دهند.
نشریه انگلیسی در ادامه با اشاره به اینکه «اسرائیل دارای آخرین و پیشرفتهترین فناوری نظامی آمریکا و اروپا است» نوشت: با این وجود، رویاروییهای چند ماه اخیر در چندین جبهه نشان داده که این اصل بهطور چشمگیری تضعیف شده است، زیرا اسرائیل دیگر نمیتواند ادعا کند که قادر به دفاع موثر از شهروندان خود در برابر هرگونه تهدید است.
اسرائیل علاوهبراین، در حال پرداخت بهایی سنگین در تلفات نظامی است که به مرور زمان، توانایی آن برای طرح دفاعی قوی یا ادعای ارتش شایسته را کاهش میدهد. فراخوان برای اعزام طلاب مذهبی به ارتش بیشتر شده است، در حالی که جوامع مذهبی بر عدم خدمت در یک مؤسسه سکولار اصرار دارند.
در این میان، آویگدور لیبرمن، وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی گفته است: اسرائیل در حال حاضر یک تیپ کامل را در غزه از دست داده است که میتواند به معنای بین ۲۰۰۰ تا ۵۰۰۰ سرباز باشد. با این حال، سخنگویان ارتش تنها به کشته شدن کمتر از ۶۰۰ سرباز اذعان میکنند. همچنین به گفته وزارت جنگ اسرائیل، در نتیجه جنگ غزه حدود ۹۰۰۰ سرباز اسرائیل از کار افتاده شدهاند.
با توجه به اینکه مجموع سربازان ناتوان در جنگهای قبلی در طول دههها تقریباً ۶۱۰۰۰ نفر بود، این رقم قابل توجهی محسوب میشود که تنها در چند ماه میتوان آن را تحمل کرد.
از طرفی دیگر، اسرائیل در تمام جنگهای قبلی توانایی خود را برای رسیدن به اهدافش طی چند روز یا چند هفته اعلام میکرد اما پس از ۹ ماه جنگ ویرانگر و نسلکشی نتوانسته است به هیچ یک از اهداف نظامی یا سیاسی خود دست یابد.
میدل ایست آی تاکید کرد، این شکست منجر به دو قطبی شدن شدید طبقه سیاسی و تضعیف روحیه بیشتر ارتش و جامعه صهیونیستی شده است.
این نشریه عدم توانایی رژیم صهیونیستی در حذف یا تضعیف محور مقاومت در غزه یا لبنان را یکی دیگر از شکستهای تلآویو در میدان نبرد با حماس توصیف کرد و با اشاره به حمله موشکی چندی پیش ایران به سرزمینهای اشغالی خاطرنشان کرد: موشکهای ایران توانستند به اهداف نظامی خود برسند اما واکنش اسرائیل به حدی ضعیف بود که حتی پاسخی به آن نداد.
مضاف بر این، رژیم صهیونیستی نتوانسته است به چالش انصارالله در دریای سرخ و مدیترانه پاسخ دهد و از نیروهای دریایی آمریکا و بریتانیا درخواست کمک کرده که موفقیت چندانی هم نداشته است.
اکنون با تضعیف قابل توجه دکترین نظامی این رژیم در نتیجه جنگ جاری غزه، بسیاری از کشورهای منطقه که آماده بودند وظیفه حفظ ثبات منطقه را به تلآویو واگذار کنند، ارزش و ظرفیت آن را برای بقا زیر سوال خواهند برد، چه رسد به اینکه تلآویو بخواهد هژمون منطقهای باشد.
تانیاهو و کابینه جنگی او پس از حملات ۷ اکتبر به شدت به دنبال یک پیروزی دست نیافتنی بودند. با این حال، استراتژی معیوب و رفتار بی پروای آنها تمام عناصر دکترین نظامیشان را تضعیف کرد.
انتهای پیام