گیری مفاهیم تئوری موسیقی تاثیر می گذارد؟

گروه موسیقی سه کاربرد مرتبط با اصطلاح «تئوری موسیقی» را شرح می‌دهد. ابتدا اولین مورد را می‌داند که برای درک نمادهای موسیقی (، ، ) لازم است، معرفی می‌کند. دومین موضوع، مطالعهٔ نظراتِ دانشمندان دربارهٔ موسیقی از دوران باستان تا به امروز است. سومین موضوع را مطالعه می‌کند که «به دنبال تعریف فرایندها و اصول کلی در موسیقی است.» و اینکه رویکرد به موسیقی‌شناسی با تئوری یا تحلیل موسیقی تفاوت دارد و بدین معنی است که «تئوری موسیقی نه تنها کار یا اجرای موسیقی است، بلکه اصول بنیادی که موسیقی از آن ساخته شده‌است را آغازگر این تئوری ارزیابی می‌کند.»

تئوری موسیقی به دلیل تصور روزافزون از آنچه موسیقی را تشکیل می‌دهد، اغلب به توضیح و توصیف نحوهٔ کار موسیقی‌دانان در اجرای موسیقی و آهنگسازی همراه با موضوع‌های مرتبط می‌پردازد، اما تعریف جامع‌تری وجود دارد که می‌گوید تئوری موسیقی هر پدیدهٔ صوتی از جمله سکوت را نیز در بر می‌گیرد. به‌عنوان مثال که در برنامهٔ درسی دانشگاه هنرهای لیبرال اروپای متداول بود، یک سیستم انتزاعی از بود که در فاصله‌ای، قواعد واقعی موسیقی به دقت مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت. پس از آن این رشتهٔ قرون وسطایی مبنایی برای شناخت این نظریه در قرون بعدی شد و عموماً به دانش مدرن دربارهٔ تاریخ تئوری موسیقی افزوده شد.

در دانشگاه‌های مدرن، تئوری موسیقی زیر شاخه‌ای از موسیقی‌شناسی برای مطالعه وسیعتر فرهنگ‌ها و تاریخ موسیقی است. از نظر ریشه‌شناسی، تئوری موسیقی عملی از تفکر در موسیقی است و برگرفته از واژه‌ای یونانی (θεωρία) به معنی توجه به یک نگاه. یک تفکر، حدس و گمان، نظریه، یک دیدگاه و یک طیف است. بدین ترتیب، تئوری موسیقی اغلب به جنبه‌های انتزاعی موسیقی مانند و ، ، و روابط توجه دارد. علاوه بر این، مجموعه‌ای از تئوری‌هایی در مورد جنبه‌های عملی مانند: و اجرای موسیقی، ، ، و تولید وجود دارد.

و مهم‌ترین عناصر تئوری موسیقی هستند. اهمیت اصوات در موسیقی مانند اهمیت رنگ در نقاشی است؛ ولی از هر صوتی نمی‌توان در موسیقی استفاده کرد. در فیزیکِ صوت، صداها به دو دسته تقسیم می‌شوند. صداهای موسیقایی را ارتعاشات منظم و صداهای غیرموسیقایی را ارتعاشات نامنظم می‌نامند. آموزش موسیقی در کشورهای مختلف متفاوت است و در بعضی از کشورهای شرقی و ، آموزش «سینه به سینه» هم وجود داشته ولی امروزه آموزش علمی و عملی تئوری و از دروس بنیادین مراکز آموزشی است.

الفبای موسیقی

خطوط حامل در موسیقی

پنج خط حامل، خطوطی است موازی با فواصل معین که نت‌ها در روی آن یا در بین خطوط نوشته می‌شود. خطوطِ حامل دارای پنج خط است و از پایین به بالا شمرده می‌شوند.

برای نوشتن و خواندن یک قطعهٔ موسیقی باید علائمی بکار برد. در موسیقی به حروفِ الفبای موسیقی «نُت» می‌گویند. اسامی نت‌های موسیقی در دو سیستم ارائه می‌شوند.

در ایران از سیستم هجایی استفاده می‌شود. نام نت‌ها به زبان فارسی: ، ، ، ، ، ، ،

در زبان آلمانی به جای حرف B (نت Si) از حرف H استفاده می‌کنند.

اسامی نت‌ها روی و بین خطوط حامل و خطوط اضافه

کلید موسیقی

کلید موسیقی، نشانه‌ای است که درمت چپِ خطوط حامل قرار گرفته و اسم و موقعیت نت‌ها را تعیین می‌کند. کلیدهایی که در موسیقی به‌کار می‌روند عبارتند از:

کلیدهای موسیقی روی خطوط حامل

«میزان» عبارت است از هر جملهٔ موسیقی که از نظر زمانی به قسمت‌های مساوی تقسیم می‌شود و با یک خطِ قائم به‌نام «خط میزان» از هم جدا می‌شوند. میزان‌ها می‌توانند از چند قسمت مساوی تشکیل شوند و به این قسمت‌ها می‌گویند.

مثال از ضرب میزان و خط میزان

۱. میزان ساده

اگر ضرب‌های میزان قابل تقسیم به عدد زوج باشند، میزان ساده می‌نامند. مانند: (2
4)، (3
4)، (4
4)، هر ضرب میزان ساده، نت سیاه (♩) و میزان ترکیبی، نت سیاه نقطه دار (.♩) است.

ساز تار به غیر از ایران در دیگر کشور های خاورمیانه ای استفاده می‌شود اما هر کدام سبک خاص خود را دارند. این قسمت از آموزش تار اولین قسمت از دوره  آموزش‌ تار می‌باشد که در آن به نکات اولیه درباره تار و نحوه نواختن این ساز پرداخته‌ایم.

۲. میزان ترکیبی

اگر ضرب‌های میزان قابل تقسیم به عدد فرد باشند به آن میزان ترکیبی می‌گویند مانند: (6
8)، (9
8)، (12
8)

 

۳. میزان لنگ

میزان لنگ یا مختلط، از ترکیب دو یا چند میزان نا مساوی که از نظر تعداد با هم متفاوتند تشکیل می‌شود. میزان‌های لنگ اغلب بوسیله یک خط قائم نقطه چین، از هم تفکیک می‌شوند. مثال از برخی میزان‌های لنگ:مثال از برخی میزان‌های لنگ

در موسیقی، در ضربه‌ها، باعث درک و مفهوم آن می‌شود. اجرای موسیقی دارای دورهای منظم است که با ضرب‌های قوی و ضعیف قابل فهم می‌شوند. به‌عنوان مثال تیک تاک ساعت، تیک، دارای ضرب قوی، و تاک، ضرب ضعیف آن است، یا در رژهٔ سربازان، کلمهٔ چپ، ضربهٔ قوی و کلمهٔ راست، ضربهٔ ضعیف در حرکتِ آنان است.

مثال از ضرب‌های قوی و ضعیف در میزان

مثال ویدئویی از میزان‌های ساده و ترکیبی با ضرب‌های قوی و ضعیف میزان
6
8 میزان ترکیبی
9
8 میزان ترکیبی
12
8 میزان ترکیبی
2
4میزان ساده
3
4میزان ساده
4
4 میزان ساده

عناصر موسیقی

موسیقی از پدیده‌های شکل گرفته‌است. تئوری موسیقی نحوهٔ استفاده از این پدیده‌ها را مورد توجه قرار می‌دهد. تئوری موسیقی عناصری مانند: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، اجرا، ، ، ، تولید و غیره را در نظر می‌گیرد.

«ریتم» یا وزن، نظم و تناسبی است بین کششِ نت‌ها، سکوت‌ها و ضربه‌های قوی و ضعیف در میزان‌ها، که با ایجاد وحدت با دیگر صداها مفهوم پیدا می‌کند.

مثال از کاربرد ریتم در موسیقی و ترتیب نظم آن با دیگر صداها از قطعه «سینفونیا در » اثر

صداهای موسیقایی می‌توانند در سطح‌های مختلف «زیروبمی» حاصل شوند؛ مثلاً آقایان از صدای خانم‌ها و کودکان بم‌تر است و صدای خانم‌ها و کودکان نسبت به صدای مردان زیرتر است. از نظر صوت، زیروبمی صداها با تعداد ارتعاش آن‌ها در ثانیه سنجیده می‌شود که به آن فرکانس (، تواتر) گفته می‌شود و با واحد (Hz) اندازه‌گیری می‌شود؛ بنابراین هرچه فرکانسِ یک صدا بیشتر شود (یعنی تعداد ارتعاش آن در واحد ثانیه بیشتر شود) صدا زیرتر می‌شود و بالعکس. به این زیروبمی صدا، نواک می‌گویند.

وسعت زیر و بمی صدا در پیانو

به‌مدت زمانِ شنیده شدنِ یک صوت موسیقایی (ارزش زمانی)، «دیرند» یا «کشش» صدا می‌گویند و با واحد ثانیه (s) اندازه‌گیری می‌شود؛ مثلاً اگر را مدت طولانی روی سیم ویولون بکشیم صدای حاصله البته کشیده‌تر از صدایی است که با کشیدن آرشه به‌مدت کمتر پدید می‌آید.

نمودار واحد کشش زمانی نت در موسیقی نمودار واحد سکوت نت

هنگامی که نقطه‌ای در سمت راست نت یا سکوت قرار می‌گیرد، نیمی دیگر بر کشش آن نت یا سکوت افزوده می‌گردد.

نت‌ها و سکوت‌های نقطه دار

اگر دو نقطه در سمت راست یک نت یا سکوت قرار گیرد، نقطه اول (نیمی از نت نوشته شده)، و نقطه دوم (یک چهارم) از نت نوشته شده را به کشش آن می‌افزاید.

مثال از نت و سکوت «دو نقطه دار»

نت‌های مقطّع یا «اِستاکاتو» به معنای ناپیوسته، اصطلاحی است که شیوه‌ای از نواختن نت را بیان می‌کند. اگر نقطه‌ای در بالا یا پایین نت قرار بگیرد، ارزش زمانی آن به نصف، کاهش می‌یابد. در شیوه‌ای دیگر، اگر یک خط افقیِ کوتاه در بالا یا پایین نت قرار بگیرد، «سه چهارم» از ارزش نت اجرا می‌شود و اگر علامتی کوتاه و عمودی در بالا یا پایین نت قرار بگیرد، فقط «یک چهارم» ارزش نت اجرا و بقیه سکوت می‌شود.

روش نت نویسی و اجرای نت‌های مقطع

خط اتحاد، خطی است منحنی که کششِ دو نت هم‌صدا و هم‌نام را به یکدیگر وصل می‌کند.

مثال از کاربرد خط اتحاد

خط اتصال، خطِ منحنی دیگری شبیه خط اتحاد است که در بالا یا پایین دو یا چند نتِ غیرِ هم‌نام قرار می‌گیرد و صدای آن‌ها را به یکدیگر وصل می‌کند. خط اتصال بخشی از (آرتیکولاسیون) در موسیقی است که در ، آن را با یک اجرا می‌کنند و در ، با یک‌نفس اجرا می‌شود.

مثال از کاربرد خط اتصال از یک کوارتت زهی اثر: بتهوون

«فاصله»، نسبتِ صدای دو نت از نظر زیروبمی است. فاصله بین دو نت همسایه را متصل، و غیر آن را منفصل می‌گویند. نسبتِ فاصله‌های بین نت‌ها را از پایین به بالا محاسبه می‌کنند و بالارونده است. در تغییر فاصله‌ها از علامت‌هایی مانند:

نمودار بَصَری از فواصلِ نام‌گذاری شده در یک ():

نمودار بصری از فواصل نام‌گذاری شده در یک اکتاو (دو ماژور)

در حرکت نت‌ها، اگر پی‌درپی شنیده شوند ملودیک و اگر هم‌زمان اجرا شوند می‌گویند. در اجرای همزمان، نت‌ها دارای تأثیر (کُنسونانس) و (دیسونانس) هستند.

نام‌گذاری فاصله‌های مطبوع و نا مطبوع در اجرای همزمان

«شدت» یا «» در صداهای موسیقی ممکن است نسبت به یکدیگر ضعیف‌تر یا قوی‌تر باشند مثلاً اگر را یک بار با ملایمت، و بار دیگر به قوت روی سیم ساز ضربه بزنیم، صدای دوم شدیدتر از صدای اولی خواهد بود. شدت یک صوت موسیقایی را با واحد (db) اندازه‌گیری می‌کنند.

جدول راهنمای شدت صدا در موسیقی
علامت اختصاری ppp pp p mp mf f ff fff sfz Sub.p
به ایتالیایی
تلفظ
به فارسی

یکی دیگر از علائم، افزایش و کاهش تدریجی صدا به بالا () یا به پایین () است و به وسیله یک دو لا خطِ افقی که به موازات آن از هم باز یا بسته می‌شوند نشان داده می‌شود.

مثال از افزایش و کاهش تدریجی صدا

«تندا»، «سرعت» یا «تمپو»، تندی و کندی اجرای موسیقی است. کششِ نت‌ها در میزان، خود دارای ارزشِ زمانی است و طول زمانی آن در قطعات مختلف با هم متفاوت است و این تفاوت با تعیین سرعت یا (تمپو) مشخص می‌شود. برای تعیین سرعت به‌طور عام از اصطلاحاتی به زبان و به صورت خاص، با یکی از اَشکال نت در بالای میزان و تعیین طول زمانی به نسبتِ دقیقه نشان داده می‌شود؛ مثلاً (نت سیاه ۶۰=♩) به معنی هر ضرب برابر با یک ثانیه یا (۱/۶۰) دقیقه می‌باشد. برای کنترل سرعت از ابزاری بنام استفاده می‌شود و در به عهدهٔ است که با حرکتِ دست، سرعت را کنترل می‌کند.

جدول حدود تقریبی بخشی از سرعت‌های رایج در موسیقی
مترونوم ۴۰= ۴۸= ۵۲= ۶۰= ۷۲= ۸۰= ۱۲۰= ۱۴۰= ۱۶۰=
به ایتالیایی
تلفظ
به فارسی

«طنین» یا «رنگ صدا»، عاملی است که صدای سازهای مختلف را از یکدیگر تفکیک می‌کند. به عنوان مثال می‌توانیم صدای ساز را از صدای ساز یا صدای ساز را از صدای ساز تشخیص دهیم. طنینِ یک ساز به شکلِ جعبهٔ تشدیدِ صدایِ ساز بستگی دارد. دقیقاً همین تفاوت (جنس صدا) را طنین و رنگ می‌گویند.

در دوره آموزش پیانو قصد داریم تا به صورت مرحله به مرحله و قدم به قدم نواختن این ساز را  به علاقه مندان این حوزه از موسیقی آموزش دهیم

یکی از ملودی‌های معروف : «» اثرِ

«ملودی» بر گرفته از واژه‌ای و به معنی و نوا () است. ملودی از تسلسلِ منظمِ اصوات و نواها شکل می‌گیرد و دارای خصوصیاتی چون ریتم، ، زیبایی و است تا یک جملهٔ کامل موسیقایی شکل بگیرد. ملودی در کشورهای مختلف و دوره‌های زمانی، متفاوت بوده و ارتباط مستقیم با گام، و همان منطقه دارد. قاعدهٔ مشخصی برای ملودی‌نویسی وجود ندارد و در ملودی‌های کلاسیک، پاپ و از چهارمیزانی، کمتر یا بیشتر استفاده می‌شود ولی به‌طور کلی ملودی‌های چهارمیزانی از محبوبیت بیشتری برخوردار است.

در دانشِ ، آکوردها از روی هم قرار گرفتن فاصله‌های سوم تشکیل می‌شود. اساس و پایهٔ هارمونی هستند. شرطِ ورود برای آموزش هارمونی، و ، تسلطِ کامل بر تئوری موسیقی است که آخرین بخش آن آکوردشناسی است. «آکوردهای سه‌صدایی» ساده‌ترین نوع آکورد هستند و از پایین به بالا شمرده می‌شوند. نت اول آکورد را ، نت دوم را و نت سوم را می‌نامند و روی همهٔ درجاتِ یک گام قرار می‌گیرند. مثال از آکوردهای سه‌صدایی روی درجاتِ گامِ :

مثال از آکوردهای سه صدایی روی درجات گام دو ماژور

«گام»، به توالی منظمِ نت‌ها در محدودهٔ یک گفته می‌شود. مثلاً در گام حرکت از نت شروع شده و پس از پیمودن منظم به نت هشتم (اکتاو) می‌رسد. تعداد درجات گام در بعضی از کشورها ممکن است با هم تفاوت داشته باشند؛ مثلاً گام «پنج‌درجه‌ای» یا در و دارای درجاتِ ویژهٔ خود است. گام بر اساس نت اول نام‌گذاری می‌شود. گام بر دو نوع است: و .

در نمادهای موسیقی غربی، معمولاً گامی که مورد استفاده قرار می‌گرفت با یک نشان داده می‌شد. اما با پیشرفت موسیقی امکانِ تغییر گام فراهم شد و توانستند از گامی به گام دیگر و اغلب برای قرارگرفتن در ، انجام دهند. این جابجایی، را به صورت کلی افزایش یا کاهش می‌دهد اما روابطی که در میان گام اصلی قرار دارد، حفظ می‌کند. به‌عنوان مثال انتقال از به ، به‌طور یکسان به یک فاصلهٔ افزایش می‌یابد و از آنجا که روابطِ بدون تغییر باقی می‌ماند، انتقال ممکن است توسط شنونده نادیده گرفته شود. اما ویژگی‌های دیگری وجود دارد که ممکن است به‌طور قابل ملاحظه‌ای تغییر کند، زیرا انتقال بین طیف وسیعی از نسبت به طیف وسیعی از سازها یا خوانندگانی که موسیقی را اجرا می‌کنند، تغییر ایجاد می‌کند. این اغلب بر روی صدای کلی موسیقی نیز تأثیر می‌گذارد و همچنین تأثیرات تکنیکی زیادی برای نوازندگان در پی دارد.

گام دیاتونیک

گام ماژور

«گام دیاتونیک» در ماژورها دارای پنج و دو است و آن مساوی هستند.

اگر نت پنجمِ () گام را مبدأ قرار داده و گام جدیدی بسازیم، باید دانگِ دومی برای آن بسازیم و نت هفتم آن را نیم پردهٔ کروماتیک بالا برده تا فواصل گام ماژور شکل بگیرد. بدین ترتیب اولین علامت تغییر دهنده () در به دست خواهد آمد. به همین ترتیب گام‌های بعدی را می‌توان ساخت و در ادامه، حرکت بالارونده که به معروف است به آن () می‌رسد.

در گام‌های بمل‌دار و پایین رونده نت چهارم () گامِ دو ماژور را مبدأ قرار داده و برای اینکه فاصلهٔ دانگ‌ها رعایت شود می‌بایست نت چهارمی که از فا شروع شده، نیم پردهٔ کروماتیک پایین آورده و اولین نتِ بمل‌دار () شکل می‌گیرد و بدین ترتیب برای ساخت گام‌های بعدی که تا هفت «بمل» ادامه دارد، گام‌های بمل‌دار ساخته می‌شود.

گام‌های ماژور دیز دار و بمل دار

گام مینور[]

در مینورها سه نوع گام وجود دارد که عبارتند از:

گام دیاتونیک در مینور تئوریک، دارای پنج «پرده» و دو «نیم‌پرده» است و فواصلِ درجاتِ دانگ‌های آن مساوی نیستند. دانگ اولِ مینورهای سه‌گانه با هم مشابه هستند و فاصلهٔ بین دو دانگ در هر سه گام، یک پرده است؛ ولی دانگ دوم هر سه مینور، با هم متفاوت است.

گام مینور تئوریک

اگر درجهٔ هفتم گام مینور تئوریک «نیم‌پرده» (برای ایجاد ) به بالا تغییر کند به گام مینور هارمونیک تبدیل خواهد شد. مینور هارمونیک دارای سه (پرده)، سه (نیم پرده) و یک (یک و نیم پرده) است.

گام مینور هارمونیک

اگر درجاتِ ششم و هفتمِ «مینور تئوریک» در حالت بالارونده نیم پردهٔ کروماتیک به بالا تغییر کند و در حالت پایین‌رونده به حالت اصلی خود برگردد، «مینور ملودیک» شکل می‌گیرد.

مینور ملودیک

هر گام ماژور، یک دارد. اگر درجه ششم گام ماژور را مبدأ قرار داده و یگ گام مینور ساخته شود، مینور نسبیِ گام ماژور بدست می‌آید. فاصله بین پایهٔ گام ماژور تا پایهٔ گام مینور نسبی، یک است. بدین ترتیب علامت‌های دیز و بمل که بعد از کلید قرار می‌گیرند ممکن است متعلق به یک گام ماژور یا مینور نسبی آن باشد.

گام مینور نسبی

گام کروماتیک

«گام کروماتیک»، گامی است که از دوازده نیم‌پرده تشکیل شده‌است. اجرای گام کروماتیک، پی‌درپی و به فاصلهٔ نیم‌پرده است و از نقطهٔ آغاز تا پایان، نت‌ها شخصیتِ مستقل نداشته و نت آغاز آن فاقد «مرکزیت تنال» مانند «گام دیاتونیک» است.

گام کروماتیک

گام آنارمونیک[]

دو گام (یا دو نت) که دارای اسامی مختلف و صدای واحد باشند گویند. مانند: و .

در موسیقی غرب، به بر می‌گردد و در آوازهای مذهبی اجرا می‌شد و به مدهای کلیسایی معروف است و از مدهای اخذ شده‌است ولی در نحوهٔ استفاده از آن تغییراتی انجام گرفت. در این مدها از تغییر ات استفاده نمی‌شد و قابل انتقال و نبوده‌است و فقط در هفت مد موجود ساخته می‌شد. مد در موسیقی دیگر ملت‌های شرق و غرب هم دارای تنوع زیاد و فراوانی است.

مدهای کلیسایی، در طی تحول مد، گام ماژور به تدریج از مد «لیدین» که در آن نت گاهی به صورت اجرا می‌شده و در مد «میکسو لیدین» نیز گاهی نت به شکل آورده می‌شد.

هفت مد کلیسایی
مد دورین مد یونین
مد لیدین مد فریژین
مد ائولین مد میکسو لیدین
مد لوکرین

«مد »، مد رایج در موسیقی است. دارای یک است که به معروف است.

قطعه (Milwaukee Blues) با اجرای (Charlie Poole) مد بلوز

«مد جیپسی» یا مد ، مد رایج در موسیقی مردم است.

مد جیپسی مد جیپسی یا کولی

«مد آهاووح رابوح»، یکی از مدهای و در رایج است.

مد آهاووح رابوح مد آهاووح رابوح

مدهای موسیقی ایران که امروزه متداول است و آن را می‌نامند شامل است که عبارتند از: ، ، ، ، ، و . این طبقه‌بندی دستگاه‌ها بر اساس است که از موسیقیدانان دوره‌های اخیر مانند: ، و بوده‌است. در ردیف‌های این موسیقیدانان اختلافهای جزئی وجود دارد اما در تعداد دستگاه‌ها تفاوتی دیده نمی‌شود.

هفت دستگاه موسیقی ایران
اجرای دستگاه شور دستگاه شور دستگاه سه‌گاه اجرای دستگاه سه‌گاه
اجرای دستگاه راست‌پنجگاه دستگاه راست‌پنجگاه دستگاه نوا اجرای دستگاه نوا
اجرای دستگاه ماهور دستگاه ماهور دستگاه همایون اجرای دستگاه همایون
دستگاه چهارگاه اجرای دستگاه چهارگاه

علائم اختصاری در موسیقی

برای بیان «حالات موسیقی» و انتقالِ احساس و روح یک قطعهٔ موسیقی از علائمی برای اجرای آن استفاده می‌شود. در این شیوه دو حالت وجود دارد که عبارتند ار «حالات بیرونی» که شامل: تکرارها، تمپو، شدت و ضعف صدا، و در «حالات درونی» از واژه‌هایی ایتالیایی با معانی مختلف از جمله شاد، غمگین، عاشقانه، مذهبی، خشمگین، مهربان و … استفاده می‌شود.

۱. «» یا «برگشت»، علامتی است که شامل میزان‌هایی در ابتدا و انتهای یک جملهٔ موسیقی است که با «دو لا خط» و «دو نقطه» نشان داده می‌شود و معنی آن این است که قطعه باید تکرار شود. اگر تکرار در ابتدای قطعهٔ موسیقی باشد «دو لا خط» اول حذف می‌شود.

علامت تکرار جمله موسیقی در میزان تکرار تغییر یافته تکرار در تعداد میزان تکرار موتیف تکرار نت

۲. ، بوسیلهٔ خطوطِ نقطه‌چین افقی و عدد (۸) در بالا یا پایین «نت» یا «میزان» قرار می‌گیرد و معنی آن این است که صدای حاصله، باید یک اکتاو بالاتر یا پایین‌تر از نت نوشته شده اجرا شود. این کار به منظور سهولت در اجرا، جلوگیری از خطوط اضافه و زیبایی صفحهٔ نت انجام می‌گیرد.

علامت اجرای اکتاو در موسیقی

۳.، اجرای پی‌درپی نت‌های آکورد به جای اجرای هم‌زمان است. اجرای آرپژ می‌تواند از «پایین به بالا» یا از «بالا به پایین» باشد. نحوهٔ اجرای آرپژ در سازهای مختلف متفاوت است و بستگی به سرعت، گستردگی و صدادهندگی سازهای مختلف دارد.

دو نمونه از نحوه اجرای آرپژ به بالا و پایین

۴. ، اجرای سریع و پیوستهٔ نتِ نوشته شده به یک نتِ بالاتر از خود و به اندازهٔ طول زمانی نت اصلی است.

دو نمونه از اجرای نت نوشته شده و طرز اجرای تریل اجرای تریل با ارکستر اثر:

۵. ، حرکتی در اجرا است که اصوات با سرعت و پی‌درپی به بالا یا پایین سُر می‌خورند

شیوهٔ نت‌نویسی برای گلیساندو اجرای گلیساندو با ساز
اجرای گلیساندو با اجرای گلیساندو با ساز

۶. ، نت‌هایی کوچکتر از نت‌های اصلی هستند که قبل یا بعد از نت اصلی قرار گرفته و برای تزیین و زیبایی ملودی بکار می‌روند. کششِ نت‌های تزئینی کوتاه‌تر از نت اصلی یا نصف آن است و بیشتر مواقع اجرای آن سریع است. نت‌های تزئینی عبارتند از:

 

 

خروج از نسخه موبایل