دلایل مهاجرت نخبگان و راهکارهای جلوگیری از آن
به نقل از چاوش مهاجر بهترین موسسه مهاجرتی؛ نخبگان سرمایه های انسانی هستند که وجودشان باعث تعادل در جامعه و اصلی ترین عامل رشد و توسعه کشور هستند. وقتی جامعهای از نخبگان تهی میشود علاوه بر اینکه فرایند توسعه متوقف میشود، ثبات جامعه نیز به خطر میافتد. کشور ما نیز همانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه در پرورش و نگاهداشت نیروی متخصص با مشکلات زیادی روبروست و روند مهاجرت متخصصان و نخبگان به سوی کشورهای توسعهیافته در چند سال اخیر شتاب نسبتا زیادی داشته است.
به صورت کلی مهاجرت نیروی کار به خارج کشور به دو شکل صورت میگیرد: گاه به شکل مهاجرت دائمی نیروی کار متخصص و کارآمد کشور به خارج (به وِیژه به کشورهای پیشرفته) گاه به شکل مهاجرت موقتی نیروی کار نیمه ماهر و غیرماهر به مناطق و سرزمینهایی که بازار کار چنین نیروهایی پررونقتر است. شکل اول مهاجرت خارجی(فرار مغزها) بیشتر به مسائل پیچیده سیاسی، فرهنگی، علمی و فناورانه بستگی دارد.
اما شکل دوم مهاجرت خارجی (مهاجرت نیروی کار ساده و نیمه ماهر) با مسئله افزایش جمعیت این کشورها ارتباط بیشتری دارد. جابجایی و مهاجرتهای داخلی در کشورهای در حال توسعه، پاسخگوی نیاز جمعیت و نیروی کار اضافی جهت بهبود سطح زندگی آنان نیست بنابراین بخشی از این جمعیت اضافی در جستجوی امکانات فوق درصدد برمیآیند که به سوی سرزمینهای دیگر روانه شوند.
وضعیت مهاجرت نخبگان براساس آمار و ارقام
مطابق با گزارشهای منتشر شده در سالنامه مهاجرتی ایران؛ تعداد دانشجویان ایرانی خارج از کشور با افزایش کل جمعیت دانشجویان کشور و نیز افزایش جمعیت دانشجویان بینالمللی در جهان روند صعودی داشته و از تراز ۱۹ هزار دانشجو در سال ۲۰۰۳ میلادی به تراز ۵۶ هزار دانشجو در سال ۲۰۱۸ رسیده است. اما نرخ رشد جمعیت دانشجویان بینالمللی ایرانی در قیاس با نرخ رشد جمعیت دانشجویان بینالمللی در جهان کندتر بوده است. بدین ترتیب سهم دانشجوفرستی ایران در کل بازار دانشجویان بینالمللی جهان از سال ۲۰۱۲ روند کاهشی به خود گرفته و از حدود ۱.۳ درصد به حدود 1 درصد در سال ۲۰۱۸ رسیده است.
همچنین جایگاه دانشجوفرستی ایران در بازه زمانی ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۲ از رتبه ۲۹ در جهان به رتبه ۱۱ ارتقا یافته بود که بالاترین جهش رتبه دانشجوفرستی ایران در طول دو دهه گذشته بوده است. در بازه زمانی ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۸ جمعیت دانشجویان ایرانی در خارج از کشور در تراز ۵۰ هزار دانشجو ثابت مانده و تغییرات اندکی داشته و به همین دلیل رتبه دانشجوفرستی ایران به رتبه ۱۹ تنزل یافته است. با توجه به آخرین آمار موجود در سال ۲۰۲۰ رتبه مهاجر فرستی ایران از میان ۲۳۲ کشور جهان ۵۴ بوده است.
مهاجرت نخبگان را میتوان شامل فرایندی دانست که نخبگان یک کشور به دلیل محدودیتهای علمی، اقتصادی، فناوری، سیاسی یا کمبود امکانات پژوهشی، رفاهی و نیز ناتوانی جامعه در استفاده از تخصص و توان اطلاعاتی آنها برای کسب تجربه، پیشرفت علمی، منزلت اجتماعی، رفاه اقتصادی و دسترسی به منابع علمی جدید و متنوع، به سوی جوامعی کوچ میکنند که به زعم آنها از شرایط مطلوبتری برخوردارند.
بطور کلی دلایل زیر را میتواند در خروج نخبگان موثر دانست:
1-عدم شایسته سالاری و تخصصگرایی
نوسانات شدید اقتصادی و اجتماعی از یکسو و نابرابریهای موجود در این عرصهها یکی از دلایل اصلی مهاجرت نخبگان کشور ما است. متاسفانه امکانات مالی مناسب از جمله حقوق و مزایای مطلوب برای این افراد در نظر گرفته نمیشود. در سالهای اخیر، تلاشهای زیادی در جهت استخدام و به کارگیری نخبگان در کشور صورت گرفته است. بهنظر میرسد که دستگاههای اجرایی در اجرای سیاستها و راهکارهای کاهش مهاجرت نخبگان موفق عمل نکردهاند. متاسفانه عدم شایسته سالاری در سازمانها و ادارات کاملا مشهود است.
عدم تخصصگرایی به این پدیده اشاره دارد که برخی مدیران بدون توجه به توان تخصصی، علمی و تجربه در مناصب مدیریتی گمارده میشوند. آنها نیز به نوبهخود در انتصاب مدیران ردههای میانی و عملیاتی سازمان متبوع خود، افراد ضعیفتر و دارای تخصص کمتر را انتخاب میکنند که این امر تا ردههای مدیریتی در سطوح پایینتر تسلسل مییابد .
در چنین وضعیتی، پرسنل متخصص و کارآمد یا استخدام نمیشوند یا درصورت وجود به انزوا کشانده شده و مدیر ارشد برای اینکه زیر سؤال نرود و تحت سایه افراد ماهر قرار نگیرد، آنان را در مناصب مدیریتی نمیگمارد که این امر باعث سرخوردگی افراد ماهر و در نهایت به مهاجرت یا مهجوریت افراد متخصص منجر میشود. در حالیکه این گروه وقتی جذب کشورهای مقصد میشوند مزایای اقتصادی و اجتماعی جزو اولین امتیازاتی خواهد بود که به آنان تعلق میگیرد و ضمنا در جایگاه مناسب علمی و پژوهشی که جزو اولین نیازهای این گروه است نیز قرار میگیرند.
2- ناکارآمدی سیستم دانشگاهی
متاسفانه سیستم آموزشی و دانشگاهی ما نیز کارآمدی لازم را ندارد و زمانی که دانشگاهها نتوانند نیروهای شایسته علمی و فنی خود را حفظ کرده و با ایجاد انگیزههایی در محیط درونی یا بیرونی دانشــگاه موجبات پیشرفت آنها را فراهم کنند و یا اینکه نیروهای شایسته، آموزشهای دانشــگاهی را فاقد اثر بخشــی لازم برای توســعه مهارتها و دانشهای خود بدانند، در جســتوجوی فضای مناسبتری برای شکوفا کردن استعدادهای خود برمیآیند.
3- پدیده جهانی شدن نیروی کار
اگر جهانی شدن را به مثابه گسترش روابط اجتماعی به سطح جهانی در ابعاد مختلف فرهنگی، سیاسی و اقتصادی تعریف کنیم آن وقت جهانی شدن بازار کار را میتوانیم به معنای شکلگیری یک بازار کار جهانی بدانیم که در آن زمینهها و امکانات لازم برای دسترسی و برقراری ارتباطات آسان میان عرضه و تقاضای نیروی کار فراهم آمده است. بنابراین جهانی شدن بازار کار زمینه مهاجرت متخصصان را فراهم میآورد.
راهکارها
در زمینه مهاجرت نیروی کار متخصص باید راهکارهای جدی در سیاستگذاری ها و برنامههای ملی توسعه پیش بینی شوند از جمله:
1- ارتباطات موثر با نخبگان
یکی از راههای پیشنهادی تنظیم رابطه موثر و کارآمد با نخبگان میباشد به نحوی که در هر کجای دنیا که باشند بتوانند در مسیر رشد جامعه همکاری نمایند.
2-جذب نخبگان
میتوان با اصلاح ساختار سازمانهای اجرایی و تحقیقاتی زمینههای توسعه و بکارگیری نیروی انسانی ماهر و متخصص را فراهم نمود.
3-اصلاح سیستم آموزشی
در اینجا لازم است ضرورت اصلاح سیستم آموزش و پژوهش کشور مورد تعمق قرار گیرد. با تدوین برنامههای همه جانبه در جهت ایجاد محیطهای فعال و پویا برای دانش آموزان و دانشگاهیان میتوان زمینههای رشد و خلاقیتهای فراگیران را فراهم نمود.
4- همکاری از راه دور
در رابطه با دانشجویانی که به هر دلیل قصد برگشت به کشور را ندارند برای جلب همکاری پاره وقت آنها با مراکز علمی داخلی میتوان شبکههای متخصصان ایرانی خارج از کشور را ایجاد کرد.
بزرگترین دلیل مهاجرت نخبگان ایرانی چیست؟
سالهاست مهاجرت نخبگان از کشور بهعنوان مسئلهای مهم در کشور مطرح است و بسیاری از افراد باسواد و باتجربه به بهانه کار و اشتغال کشور را ترک میکنند؛ اما شوربختانه امروزه مردم عادی نیز شوق مهاجرت دارند و بسیار شنیدهایم که افرادی به بهانههای متعدد حرف از مهاجرت میزنند و بسیار دیدهایم اقوامی که مهاجرت کرده و از ایران خارج شدهاند.
نکته نگرانکننده اینجاست که صحبت از مهاجرت در بین کودکان، نوجوانان و جوانان رواج پیدا کرده و از الان بدون هیچ منطقی، سودای مهاجرت در سر میپرورانند و این موضوع برای آینده کشور بسیار خطرناک است. اگر موج مهاجرت در سالهای گذشته دلایل سیاسی به همراه داشت، تب اخیر مهاجرت، دیگر سیاسی نیست. پای صحبت هرکدام از متقاضیان مهاجرت که بنشینی، مشکلات اقتصادی، آزادی اجتماعی و امید را از دلایل خود برای میل به مهاجرت میدانند.
در سالهای گذشته برخی مسئولان اعلام کردند ۱.۵ میلیون ایرانی در صف مهاجرت به استرالیا و کانادا هستند و این عدد که امروزه حتما بیشتر شده، ترسناک است. خروج نیروهای کارشناسی و ورزیده به اقتصاد ملی آسیب میزند و یکی از دلایل تهیدستشدن ایرانیان، مهاجرت نیروهای نخبه است.
«امید» کلمهای که این روزها شاید در ظاهر به کمرنگترین حالت خود رسیده باشد و این امر را میتوان از افزایش مهاجرتها به کشورهای مختلف و خروج میلیاردها دلار به بهانه خرید ملک در کشور همسایه بهوضوح مشاهده کرد.
همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند، ناامیدکردن جوانان و نخبگان، همکاری با دشمنان است و همین امر مسئولیت دولت جدید را برای تزریق امید و شادی در کنار رفع مشکلات اقتصادی پررنگتر میکند. طبق آمارها از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ حدودا ۵۰۰ هزار نفر به تعداد مهاجران ایرانی اضافه شده است. در واقع به طور متوسط، هرساله ۵۰ هزار نفر از شهروندان ایرانی مهاجرت کردهاند! بخش مهمی از این مهاجرت در همین چند سال اخیر اتفاق افتاده است.
در واقع میتوان گفت سیل مهاجرت در ایران، در یکی، دو سال اخیر به سونامی مهاجرت تغییر پیدا کرده است و دلیل اصلی آن کاهش امید به آینده در کشوری است که به «مرز پرگهر» شهرت دارد.
در روزهای گذشته رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری برای جلوگیری از مهاجرت پیشنهاد تشکیل سازمان ملی مهاجرت را داده و اعلام کرده که کشورهای اطراف با وعدههای پولهای کلان به دنبال جذب نخبگان ایرانی هستند. نکته اینجاست که با حرف و دستورالعمل و تشکیل ستاد نمیتوان جلوی مهاجرت را گرفت و دولت باید به فکر اقدامات عملی و افزایش سطح رضایت عمومی جامعه و افزایش امید به آینده باشد.
فراوانی اخبار ناامیدکننده مانند افزایش قیمتها و تورم، مردم را محاصره کرده و روحیه آنها را در مواجهه با روند صبوری کاهش داده است. مثلا این روزها یکی از امیدواریهای مردم، همین مذاکرات است که در اروپا و برای برجام جریان دارد و بسیاری امید دارند توافق برد-برد صورت بگیرد و تأثیری در آینده آنها داشته باشد تا شاید امید به آینده در کشور افزایش یابد و از مهاجرت نخبگان و ایرانیان به کشورهای دیگر نیز جلوگیری شود.