اعتراض شخص ثالث به توقیف اموال با قولنامه عادی – راهنمای جامع

اعتراض شخص ثالث به توقیف اموال با قولنامه عادی
اعتراض شخص ثالث به توقیف اموال با قولنامه عادی راهکاری حقوقی است که به فرد امکان می دهد تا مالکیت خود بر مالی که در جریان پرونده اجرایی دیگری توقیف شده را اثبات و نسبت به رفع توقیف اقدام کند. این فرآیند، مستلزم شناخت دقیق موازین قانونی و ارائه مستندات کافی است.
توقیف اموال در راستای اجرای احکام قضایی، فرآیندی رایج در نظام حقوقی هر کشور است که هدف آن تضمین حقوق محکوم له یا خواهان پرونده است. با این حال، در برخی موارد، این عملیات اجرایی می تواند به اشتباه، اموال متعلق به شخصی غیر از محکوم علیه را در بر بگیرد. در چنین شرایطی، شخص ثالثی که هیچ نقشی در دعوای اصلی یا محکومیت ندارد، با چالشی جدی برای دفاع از حقوق مالکانه خود مواجه می شود. این چالش زمانی پیچیده تر می گردد که سند مالکیت او، یک قولنامه عادی باشد؛ سندی که اعتبار و استحکام آن در مقایسه با سند رسمی، نیازمند اثبات و توجه به جزئیات حقوقی بیشتری است. در این مقاله، به بررسی جامع ابعاد حقوقی اعتراض شخص ثالث به توقیف اموال با استناد به قولنامه عادی، مبانی قانونی، مراحل عملی و نکات کلیدی آن می پردازیم تا راهنمایی معتبر برای افراد درگیر با این وضعیت فراهم آید.
مفهوم اعتراض شخص ثالث در نظام حقوقی ایران
مفهوم «اعتراض شخص ثالث» یکی از سازوکارهای بنیادین در آیین دادرسی مدنی ایران است که به منظور حفظ حقوق افراد غیر از اصحاب دعوای اصلی طراحی شده است. این حق، به اشخاصی اعطا می شود که به طور مستقیم در یک دعوا حضور نداشته اند، اما رأی یا اقدامات اجرایی ناشی از آن دعوا، حقوق ایشان را تحت تأثیر قرار داده و منافع قانونی شان را به خطر انداخته است. این سازوکار، اصلی مهم برای تضمین عدالت و جلوگیری از تضییع حقوق اشخاص ثالث در فرآیندهای قضایی است.
۱.۱. تعریف کلی اعتراض شخص ثالث
اعتراض شخص ثالث، در معنای عام، دعوایی است که از سوی شخصی که نه خواهان و نه خوانده دعوای اصلی بوده و یا نماینده آن ها محسوب نمی شده، نسبت به یک حکم قطعی یا یک عملیات اجرایی اقامه می شود. مستند اصلی این مفهوم در قانون آیین دادرسی مدنی، ماده ۴۱۸ است که بیان می دارد: «هرگاه در خصوص دعوایی، رأیی صادر شود که به حقوق شخص ثالث خللی وارد آورد و آن شخص یا نماینده او در دادرسی که منتهی به رأی شده است به عنوان اصحاب دعوا شرکت نکرده باشد، می تواند نسبت به آن رأی اعتراض نماید.» این تعریف، اساس شکل گیری اعتراض ثالث را تبیین می کند و مبنای دفاع از حقوق افرادی است که خارج از دایره مستقیم طرفین یک پرونده قرار دارند.
۱.۲. تفاوت اساسی اعتراض ثالث اصلی و اعتراض ثالث اجرایی
در نظام حقوقی ایران، اعتراض شخص ثالث به دو دسته اصلی تقسیم می شود که هر یک دارای ماهیت و مسیر قانونی متفاوتی هستند:
- اعتراض ثالث اصلی (به حکم صادره): این نوع اعتراض زمانی مطرح می شود که یک شخص ثالث، به رأی قطعی صادر شده از دادگاه اعتراض دارد. مبنای اعتراض در اینجا، محتوای خود حکم و تأثیر آن بر حقوق شخص ثالث است. این اعتراض در دادگاه صادرکننده حکم اصلی مطرح و به طور مستقل مورد رسیدگی قرار می گیرد. هدف از این اعتراض، ابطال یا اصلاح رأی صادر شده است.
- اعتراض ثالث اجرایی (به عملیات توقیف اموال در مرحله اجرا): این نوع اعتراض که موضوع اصلی بحث ماست، زمانی مطرح می شود که حکم قضایی به مرحله اجرا رسیده و در جریان عملیات اجرایی (مانند توقیف اموال)، حقوق شخص ثالث مورد تعرض قرار می گیرد. در اینجا، اعتراض به خود حکم نیست، بلکه به عملیات اجرایی است که اموال متعلق به شخص ثالث را توقیف کرده است. مبنای قانونی اصلی این نوع اعتراض، مواد ۱۴۶ و ۱۴۷ قانون اجرای احکام مدنی است. هدف از این اعتراض، رفع توقیف از مال مورد ادعا و ابطال عملیات اجرایی مربوط به آن است.
۱.۳. اهمیت تشخیص صحیح نوع اعتراض
تشخیص صحیح بین اعتراض ثالث اصلی و اجرایی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. انتخاب مسیر قانونی اشتباه می تواند منجر به رد دعوا، اطاله دادرسی و تضییع حقوق شخص ثالث شود. به عنوان مثال، اگر مال شخصی در جریان اجرای حکم توقیف شده باشد، طرح دعوای اعتراض ثالث اصلی به جای اعتراض ثالث اجرایی، مسیر اشتباهی است و به نتیجه مطلوب نخواهد رسید. در پرونده های مربوط به توقیف اموال با استناد به قولنامه عادی، همیشه پای یک عملیات اجرایی در میان است، لذا نوع اعتراض در این موارد، همواره اعتراض ثالث اجرایی خواهد بود.
توقیف اموال و جایگاه شخص ثالث در آن
توقیف اموال، چه در مرحله دادرسی و چه در مرحله اجرای حکم قطعی، یکی از اقدامات قضایی رایج برای تضمین حقوق خواهان یا محکوم له است. این فرآیند، با هدف جلوگیری از نقل و انتقال، پنهان کردن یا تلف شدن اموال توسط خوانده یا محکوم علیه صورت می گیرد. اما در این میان، ممکن است اموال متعلق به اشخاصی غیر از طرفین دعوا نیز در دایره توقیف قرار گیرد که همین امر، زمینه ساز طرح دعوای اعتراض شخص ثالث اجرایی می شود.
۲.۱. فرآیند قانونی توقیف اموال
توقیف اموال می تواند در مراحل مختلف یک پرونده قضایی رخ دهد:
- توقیف تأمینی: این نوع توقیف در ابتدای دادرسی و پیش از صدور حکم قطعی، به درخواست خواهان و با هدف جلوگیری از تفریط اموال خوانده و تضمین اجرای حکم احتمالی در آینده انجام می شود. خواهان باید برای درخواست توقیف تأمینی، مبلغی را به عنوان تأمین خسارت احتمالی خوانده به صندوق دادگستری واریز کند.
- توقیف اجرایی: پس از صدور حکم قطعی و ابلاغ اجراییه، چنانچه محکوم علیه از پرداخت محکوم به خودداری کند، محکوم له می تواند تقاضای توقیف اموال محکوم علیه را بنماید. این توقیف با نظارت واحد اجرای احکام دادگستری یا اداره ثبت اسناد و املاک (در خصوص اسناد رسمی لازم الاجرا) صورت می گیرد.
در هر دو حالت، پس از شناسایی و معرفی اموال توسط خواهان یا محکوم له، واحد اجرا اقدام به توقیف مال می کند. صورت جلسه توقیف تنظیم شده و در آن، مشخصات مال توقیف شده و طرفین ذی نفع قید می شود. این عملیات اجرایی، نقطه آغازی برای ورود شخص ثالث و اعتراض اوست.
۲.۲. دلایل رایج توقیف اموال
دلایل متعددی برای توقیف اموال وجود دارد که برخی از رایج ترین آن ها عبارتند از:
- بدهی و مطالبات مالی: شایع ترین دلیل توقیف، وصول مطالبات خواهان (مانند چک برگشتی، سفته، وام یا سایر دیون).
- ضمانت: توقیف اموال ضامن در صورت عدم ایفای تعهد توسط مضمون عنه.
- تامین خواسته: برای تضمین اجرای حکم آینده در دعاوی مالی.
- اجرای احکام کیفری: توقیف اموال برای جبران خسارت بزه دیده یا پرداخت جزای نقدی.
- دعاوی ارث: توقیف اموال متوفی برای حفظ حقوق وراث یا پرداخت دیون متوفی.
۲.۳. وضعیت حقوقی شخص ثالثی که مالش به اشتباه توقیف شده
شخص ثالثی که مالش به اشتباه توقیف شده، فردی است که هیچ گونه دین یا محکومیتی نسبت به خواهان یا محکوم له ندارد و مال توقیف شده نیز متعلق به اوست، نه محکوم علیه. این شخص، قربانی اشتباه در شناسایی مالکیت یا پنهان کاری محکوم علیه است. در چنین وضعیتی، قانونگذار برای حمایت از حقوق مالکانه او، حق طرح دعوای اعتراض ثالث اجرایی را پیش بینی کرده است. این شخص با ارائه دلایل و مستندات کافی، به ویژه قولنامه عادی، می تواند ثابت کند که مال توقیف شده متعلق به اوست و ارتباطی با پرونده اجرایی ندارد و بدین ترتیب، تقاضای رفع توقیف از مال خود را بنماید.
قولنامه عادی: ماهیت، اعتبار و چالش ها در اثبات مالکیت در برابر توقیف
قولنامه عادی یکی از رایج ترین اسناد در معاملات اموال منقول و غیرمنقول در ایران است. این سند، اگرچه از اعتبار قانونی برخوردار است، اما در مقایسه با سند رسمی، دارای چالش ها و محدودیت هایی است که شناخت آن ها برای طرح موفقیت آمیز دعوای اعتراض ثالث اجرایی ضروری است.
۳.۱. تعریف دقیق قولنامه عادی و تمایز آن با سند رسمی
- قولنامه عادی: در حقوق ایران، هر سندی که در دفاتر اسناد رسمی یا مراجع قانونی ذی صلاح تنظیم نشده باشد، «سند عادی» محسوب می شود. قولنامه، نمونه بارز یک سند عادی است که معمولاً به صورت دست نویس یا چاپی بین طرفین معامله (خریدار و فروشنده) و در مواردی با حضور شهود، تنظیم می گردد. این سند حاوی تعهداتی است که طرفین در قبال یکدیگر پذیرفته اند، از جمله تعهد به انتقال رسمی ملک در آینده، پرداخت ثمن معامله و تسلیم مبیع. مستند قانونی ماهیت سند عادی در قانون مدنی، مواد ۱۲۸۶ تا ۱۲۹۱ است.
- سند رسمی: ماده ۱۲۸۷ قانون مدنی، سند رسمی را این گونه تعریف می کند: «اسنادی که در اداره ثبت اسناد و املاک و یا دفاتر اسناد رسمی یا در نزد سایر مامورین رسمی در حدود صلاحیت آن ها و بر طبق مقررات قانونی تنظیم شده باشند، رسمی است.» از مهم ترین ویژگی های سند رسمی، اعتبار ذاتی آن است که برای اثبات اصالت آن نیازی به ادله اضافی نیست و اصولاً قابلیت انکار یا تردید نسبت به آن وجود ندارد (مگر ادعای جعل).
تفاوت اصلی در این است که سند رسمی، واجد اعتبار مطلق قانونی و اثباتی است و بار اثبات عدم صحت آن بر عهده مدعی است، در حالی که سند عادی، در صورت انکار یا تردید طرف مقابل، نیازمند اثبات اصالت و اعتبار در دادگاه است.
۳.۲. اعتبار حقوقی قولنامه عادی در دادگاه ها به عنوان دلیل اثبات مالکیت
علی رغم تفاوت با سند رسمی، قولنامه عادی از اعتبار حقوقی کافی برای اثبات مالکیت در دادگاه ها برخوردار است. دادگاه ها قولنامه را به عنوان یک دلیل اثباتی مهم و معتبر می پذیرند، مشروط بر اینکه اصالت و صحت آن احراز گردد. قولنامه در واقع، نشان دهنده یک «بیع محقق الوقوع» یا «عقد بیع» است که طرفین متعهد به اجرای آن شده اند. با این حال، باید توجه داشت که قولنامه عادی به تنهایی قابلیت انتقال رسمی مالکیت را ندارد و برای ثبت مالکیت در دفتر املاک، نیاز به تنظیم سند رسمی است. اما در دعاوی حقوقی، به ویژه اعتراض ثالث اجرایی، قولنامه می تواند به عنوان دلیل محکمه پسند برای اثبات حقوق مالکانه شخص ثالث مورد استناد قرار گیرد.
۳.۳. چالش ها و ریسک های اثبات مالکیت با قولنامه عادی در برابر سند رسمی یا حکم قطعی
اثبات مالکیت با قولنامه عادی، به خصوص در مواجهه با سند رسمی یا حکم قطعی، با چالش هایی همراه است:
- انکار و تردید: طرف مقابل (محکوم له یا محکوم علیه) می تواند نسبت به قولنامه عادی انکار یا تردید کند. در این صورت، شخص ثالث مکلف به اثبات اصالت سند از طریق کارشناسی خط و امضا، استماع شهادت شهود یا سایر ادله اثباتی است.
- تاریخ مقدم: اهمیت تاریخ تنظیم قولنامه بر تاریخ توقیف مال بسیار بالاست. اگر تاریخ قولنامه بعد از تاریخ توقیف باشد، اثبات مالکیت بسیار دشوار و تقریباً غیرممکن خواهد بود.
- عدم ثبت رسمی: در مورد اموال غیرمنقول، عدم ثبت رسمی معامله، می تواند استناد به قولنامه را در برابر اشخاص ثالثی که با سند رسمی معامله کرده اند، دشوار سازد. ماده ۲۲ قانون ثبت، ثبت رسمی را ملاک مالکیت می داند.
- صوری بودن معامله: محکوم له ممکن است ادعای صوری بودن معامله و تبانی بین شخص ثالث و محکوم علیه برای فرار از دین را مطرح کند که اثبات خلاف آن بر عهده معترض ثالث خواهد بود.
- فقدان تصرف: اگر علاوه بر قولنامه، شخص ثالث تصرفی بر مال توقیف شده نداشته باشد، ادعای او ضعیف تر تلقی می شود.
با توجه به چالش های موجود، اثبات مالکیت با قولنامه عادی در پرونده های اعتراض ثالث اجرایی، نیازمند دقت، جمع آوری کامل مستندات و استدلال حقوقی قوی است. اعتبار قولنامه، تنها با احراز اصالت و عدم معارضه با دلایل دیگر، در دادگاه پذیرفته می شود.
۳.۴. نکات کلیدی برای افزایش استحکام و اعتبار قولنامه عادی
برای تقویت جایگاه قولنامه عادی در اثبات مالکیت، رعایت نکات زیر توصیه می شود:
- حضور شهود: تنظیم قولنامه با حضور حداقل دو شاهد (مذکر) و ذکر مشخصات کامل آن ها و امضای ذیل سند توسط شهود، اعتبار آن را به شدت افزایش می دهد.
- تاریخ دقیق: ذکر تاریخ دقیق تنظیم قولنامه (روز، ماه، سال) به صورت خوانا و بدون ابهام، برای اثبات مقدم بودن بر تاریخ توقیف ضروری است.
- اثر انگشت: علاوه بر امضای طرفین، اخذ اثر انگشت آن ها نیز توصیه می شود تا در صورت انکار، امکان اثبات اصالت سند از طریق کارشناسی اثر انگشت فراهم شود.
- نحوه پرداخت وجه: جزئیات مربوط به پرداخت ثمن معامله (نحوه پرداخت، تاریخ، شماره چک یا رسید بانکی) باید به طور کامل در قولنامه قید شود و مستندات پرداخت (مانند فیش واریز، کپی چک یا رسید بانکی) نگهداری شوند.
- تصرف و انتفاع: اثبات تصرف (ید) شخص ثالث بر مال توقیف شده (برای املاک: سکونت، اجاره دادن، پرداخت قبوض؛ برای وسایل نقلیه: استفاده شخصی، بیمه به نام خریدار) نقش مهمی در تأیید ادعای مالکیت دارد.
- هولوگرام یا کد رهگیری: در صورتی که قولنامه از طریق بنگاه املاک تنظیم شده باشد، اطمینان از داشتن کد رهگیری معتبر و هولوگرام، اعتبار آن را می افزاید.
مبانی قانونی اعتراض شخص ثالث اجرایی با استناد به قولنامه عادی
پایه و اساس حقوقی طرح دعوای اعتراض ثالث اجرایی در ایران، عمدتاً بر مواد ۱۴۶ و ۱۴۷ قانون اجرای احکام مدنی استوار است. این مواد، به صراحت، حق اعتراض به عملیات اجرایی را برای اشخاص ثالث به رسمیت می شناسند و چارچوب کلی رسیدگی به آن را مشخص می کنند.
۴.۱. تحلیل دقیق ماده ۱۴۷ قانون اجرای احکام مدنی
ماده ۱۴۷ قانون اجرای احکام مدنی، اصلی ترین و مهم ترین مستند قانونی در خصوص اعتراض ثالث اجرایی است. این ماده بیان می دارد:
شکایت شخص ثالث در تمام مراحل بدون رعایت تشریفات آیین دادرسی مدنی و پرداخت هزینه دادرسی رسیدگی می شود. مفاد شکایت به طرفین ابلاغ می شود و دادگاه به دلایل شخص ثالث و طرفین دعوی به هر نحو و در هر محل که لازم بداند رسیدگی می کند و در صورتی که دلایل شکایت را قوی یافت، قرار توقیف عملیات اجرایی را تا تعیین تکلیف نهایی شکایت صادر می نماید. در این صورت اگر مال مورد اعتراض منقول باشد دادگاه می تواند با اخذ تأمین مقتضی دستور رفع توقیف و تحویل مال را به معترض بدهد. به شکایت شخص ثالث بعد از فروش اموال توقیف شده نیز به ترتیب فوق رسیدگی خواهد شد.
نکات کلیدی این ماده:
- عدم تشریفات: رسیدگی به شکایت ثالث بدون رعایت تشریفات آیین دادرسی مدنی و حتی بدون پرداخت هزینه دادرسی است. این امر نشان دهنده اهمیت و فوریت رسیدگی به حقوق شخص ثالث است.
- رسیدگی در دادگاه: دادگاه صالح (معمولاً دادگاه صادرکننده اجراییه یا دادگاه عمومی حقوقی محل مال) به دلایل طرفین رسیدگی می کند.
- قرار توقیف عملیات اجرایی: مهم ترین بخش این ماده، اختیار دادگاه برای صدور قرار توقیف عملیات اجرایی در صورت قوی یافتن دلایل شخص ثالث است. این قرار، موقتاً عملیات اجرایی را متوقف می کند تا از ادامه تضییع حقوق ثالث جلوگیری شود.
- اخذ تأمین: در صورتی که مال منقول باشد، دادگاه می تواند با اخذ تأمین مناسب (جهت جبران خسارت احتمالی محکوم له در صورت رد اعتراض)، دستور رفع توقیف و تحویل مال به معترض را بدهد.
- اعتراض پس از فروش: حتی پس از فروش مال توقیف شده نیز امکان اعتراض ثالث وجود دارد، اما در این صورت، هدف اعتراض دیگر رفع توقیف نیست، بلکه مطالبه بهای مال یا جبران خسارت از محکوم علیه خواهد بود.
۴.۲. بررسی ماده ۱۴۶ قانون اجرای احکام مدنی و ارتباط آن با اعتراض ثالث
ماده ۱۴۶ قانون اجرای احکام مدنی مکمل ماده ۱۴۷ است و در خصوص توقیف اموال غیرمنقول یا وجوه نقد بیان می دارد:
هرگاه کسی نسبت به مال منقول یا غیرمنقول یا وجه نقد توقیف شده اظهار حقی نماید، اگر ادعای مزبور مستند به حکم قطعی یا سند رسمی باشد که تاریخ آن مقدم بر تاریخ توقیف است، توقیف رفع می گردد، در غیراین صورت عملیات اجرایی تعقیب می گردد و مدعی حق، برای جلوگیری از عملیات اجرایی و اثبات ادعای خود می تواند به دادگاه شکایت کند.
ارتباط این ماده با اعتراض ثالث:
- این ماده به صراحت بیان می کند که اگر ادعای شخص ثالث مستند به حکم قطعی یا سند رسمی (با تاریخ مقدم بر توقیف) باشد، توقیف توسط مرجع اجرا رفع می شود و نیازی به طرح دعوای پیچیده در دادگاه نیست.
- اما در صورتی که ادعای ثالث بر مبنای سند عادی (مانند قولنامه) باشد، یا حکم قطعی/سند رسمی تاریخ مقدم بر توقیف نداشته باشد، واحد اجرا رأساً قادر به رفع توقیف نیست. در این حالت، عملیات اجرایی ادامه می یابد و تنها راه شخص ثالث، مراجعه به دادگاه و طرح شکایت (که همان اعتراض ثالث اجرایی است) برای اثبات ادعای خود و جلوگیری از عملیات اجرایی (از طریق دستور موقت) خواهد بود.
۴.۳. شرایط لازم برای طرح دعوای اعتراض ثالث اجرایی
برای طرح موفقیت آمیز دعوای اعتراض ثالث اجرایی با استناد به قولنامه عادی، شرایط زیر ضروری است:
- اثبات مالکیت: معترض ثالث باید ثابت کند که مال توقیف شده، متعلق به اوست و نه محکوم علیه. قولنامه عادی، مهم ترین دلیل اثباتی در این راستا است.
- عدم دخالت در دعوای اصلی: شخص ثالث یا نماینده او نباید در دادرسی اصلی که منجر به صدور حکم و عملیات اجرایی شده، به عنوان یکی از طرفین دعوا شرکت داشته باشد.
- خلل به حقوق: عملیات اجرایی (توقیف مال) باید به حقوق مالکانه شخص ثالث خلل وارد کرده باشد.
- مقدم بودن تاریخ قولنامه بر تاریخ توقیف: این شرط بسیار حیاتی است. تاریخ تنظیم قولنامه عادی باید قبل از تاریخ توقیف مال باشد. اگرچه استثنائاً ممکن است در مواردی (مانند توقیف تأمینی که بعداً به اجرایی تبدیل می شود) این تاریخ اندکی با چالش مواجه شود، اما اصل بر مقدم بودن تاریخ معامله بر توقیف است. در غیر این صورت، شائبه صوری بودن معامله یا فرار از دین به وجود می آید.
۴.۴. دادگاه صالح برای رسیدگی به دعوای اعتراض ثالث
تعیین دادگاه صالح برای رسیدگی به اعتراض ثالث اجرایی، از نکات مهم است. بر اساس رویه قضایی و نظرات دکترین حقوقی:
- در صورتی که عملیات اجرایی توسط دادگاه صادرکننده اجراییه در همان حوزه قضایی انجام شده باشد، همان دادگاه صادرکننده اجراییه (شعبه رسیدگی کننده به پرونده اصلی) صالح به رسیدگی است.
- اگر عملیات اجرایی توسط دادگاه نیابت دهنده یا دادگاهی غیر از دادگاه صادرکننده اجراییه صورت گرفته باشد، دادگاه عمومی حقوقی محل مال توقیف شده صالح به رسیدگی خواهد بود.
- در خصوص اسناد رسمی لازم الاجرا (که اجرای آن از طریق اداره ثبت است)، دادگاه صالح، دادگاه عمومی حقوقی محل وقوع مال غیرمنقول یا دادگاه عمومی حقوقی محل اقامت محکوم علیه (برای اموال منقول) خواهد بود.
انتخاب صحیح دادگاه صالح، مانع از ارجاع پرونده و اطاله دادرسی می شود.
مراحل عملی طرح دعوای اعتراض ثالث اجرایی: گام به گام
طرح دعوای اعتراض ثالث اجرایی با قولنامه عادی، فرآیندی حقوقی و نسبتاً پیچیده است که نیازمند دقت و رعایت مراحل قانونی است. در ادامه، به تشریح گام به گام این مراحل می پردازیم:
۵.۱. جمع آوری مدارک و مستندات
اولین و مهم ترین گام، جمع آوری دقیق و کامل کلیه مدارک و مستنداتی است که ادعای مالکیت شما را تقویت می کند. این مدارک شامل موارد زیر است:
- اصل و کپی قولنامه عادی: این سند، محور اصلی ادعای شماست. از صحت و خوانایی آن اطمینان حاصل کنید.
- مدارک اثبات پرداخت ثمن معامله: شامل فیش های واریزی به حساب فروشنده، کپی چک های پرداخت شده، رسیدهای بانکی، یا هر سند دیگری که نشان دهنده پرداخت وجه معامله به فروشنده (محکوم علیه) باشد.
- مدارک شناسایی خواهان (شخص ثالث): شامل کپی شناسنامه و کارت ملی.
- اسناد اثبات تصرف: اگر ملک غیرمنقول است، قبوض آب، برق، گاز و تلفن به نام شما، قرارداد اجاره به دیگران، گواهی شهادت شهود مبنی بر تصرف شما. برای اموال منقول (مانند خودرو)، بیمه نامه، برگ سبز خودرو (اگر به نام شماست ولی توقیف شده)، گواهی شهود.
- کپی برابر اصل اسناد پرونده اجرایی: شامل کپی اجراییه، صورت جلسه توقیف مال (که از واحد اجرا قابل دریافت است)، و هرگونه سند مرتبط دیگر از پرونده اصلی. این مدارک برای اثبات تاریخ توقیف و ارتباط مال توقیف شده با پرونده ضروری است.
- شهادت شهود (در صورت لزوم): شهادت افرادی که از معامله و مالکیت شما بر مال توقیف شده اطلاع دارند، به ویژه شهود ذکر شده در قولنامه، می تواند بسیار مؤثر باشد.
۵.۲. تنظیم دادخواست اعتراض ثالث اجرایی
پس از جمع آوری مدارک، نوبت به تنظیم دادخواست می رسد. این مرحله از اهمیت بالایی برخوردار است و باید با دقت انجام شود:
- عنوان صحیح دادخواست: عنوان دادخواست باید دادخواست اعتراض ثالث اجرایی باشد.
- خواسته: خواسته اصلی باید ابطال عملیات اجرایی و رفع توقیف از مال مورد ادعا قید شود.
- شرح کامل ماجرا: در بخش شرح دادخواست، باید به طور کامل و با جزئیات توضیح دهید که چگونه مالک مال توقیف شده هستید (با استناد به قولنامه عادی و تاریخ آن)، چگونه این مال به اشتباه توقیف شده و چرا عملیات اجرایی باید ابطال شود.
- ذکر مواد قانونی مورد استناد: به صراحت به مواد ۱۴۶ و ۱۴۷ قانون اجرای احکام مدنی و سایر مواد قانونی مرتبط با اثبات مالکیت (مانند مواد قانون مدنی) اشاره کنید.
- ضرورت درخواست دستور موقت توقف عملیات اجرایی: این درخواست، حیاتی ترین بخش دادخواست اعتراض ثالث اجرایی است. در کنار خواسته اصلی، حتماً تقاضای صدور دستور موقت مبنی بر توقف عملیات اجرایی تا زمان تعیین تکلیف نهایی را مطرح کنید. بدون این دستور، ممکن است مال شما در حین رسیدگی به مزایده گذاشته شده و فروخته شود. برای صدور این دستور، دادگاه معمولاً از خواهان (معترض ثالث) تقاضای تامین (ودیعه نقدی یا ضمانت نامه بانکی) می کند که در صورت رد اعتراض ثالث، خسارات احتمالی محکوم له از آن جبران شود.
۵.۳. ثبت دادخواست و پرداخت هزینه های دادرسی
پس از تنظیم دادخواست، مراحل اداری زیر را طی کنید:
- ثبت در دفاتر خدمات الکترونیک قضایی: دادخواست به همراه تمامی مستندات پیوست، از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی ثبت و به دادگاه صالح ارسال می شود.
- هزینه های دادرسی: همانطور که در ماده ۱۴۷ قانون اجرای احکام مدنی ذکر شد، رسیدگی به شکایت شخص ثالث بدون پرداخت هزینه دادرسی است. اما برای درخواست دستور موقت، معمولاً نیاز به پرداخت هزینه خاصی نیست، بلکه دادگاه صرفاً از شما درخواست تأمین می کند.
۵.۴. رسیدگی در دادگاه
پس از ثبت دادخواست، پرونده به شعبه صالح ارجاع شده و مراحل رسیدگی به شرح زیر خواهد بود:
- تشکیل جلسه رسیدگی: دادگاه برای استماع اظهارات طرفین (معترض ثالث، محکوم له و محکوم علیه)، جلسه رسیدگی تعیین می کند.
- تحقیقات لازم: دادگاه ممکن است برای احراز حقیقت، اقدام به استعلام از مراجع مختلف (مانند اداره ثبت اسناد) یا جلب نظر کارشناس رسمی دادگستری (برای بررسی اصالت قولنامه، ارزش مال و غیره) نماید.
- بررسی اصالت و صحت قولنامه: این مرحله از اهمیت ویژه ای برخوردار است. دادگاه با بررسی دلایل ارائه شده، شهادت شهود و در صورت لزوم کارشناسی خط و امضا، اصالت قولنامه و تاریخ آن را احراز می کند.
۵.۵. صدور رأی دادگاه
در نهایت، پس از انجام تحقیقات و رسیدگی های لازم، دادگاه اقدام به صدور رأی می نماید:
- اعلام رأی: رأی دادگاه می تواند مبنی بر قبول یا رد اعتراض ثالث باشد.
- قبول اعتراض: در صورت قبول اعتراض، دادگاه حکم به ابطال عملیات اجرایی و رفع توقیف از مال مورد ادعا را صادر می کند.
- رد اعتراض: در صورت رد اعتراض، عملیات اجرایی بر روی مال ادامه پیدا می کند و اگر دستوری برای توقف عملیات اجرایی داده شده بود، آن دستور نیز لغو می شود.
- قابلیت تجدیدنظرخواهی: رأی صادره از دادگاه بدوی در خصوص اعتراض ثالث اجرایی، قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه تجدیدنظر استان است.
نکات مهم و چالش های حقوقی در پرونده های اعتراض ثالث با قولنامه عادی
پرونده های اعتراض ثالث اجرایی، به ویژه زمانی که مستند مالکیت قولنامه عادی است، مملو از پیچیدگی ها و چالش های حقوقی است. آشنایی با این نکات و چالش ها، می تواند به معترض ثالث در دفاع مؤثرتر از حقوق خود یاری رساند.
۶.۱. اثبات اصالت و صحت قولنامه: راهکارها و دلایل
اصالت و صحت قولنامه عادی، اصلی ترین رکن پیروزی در دعوای اعتراض ثالث است. راهکارها و دلایل اثبات آن شامل:
- کارشناسی خط و امضا: در صورت انکار یا تردید نسبت به سند، دادگاه به کارشناس رسمی دادگستری (متخصص خط و امضا) ارجاع می دهد. ارائه نمونه امضای اصیل از فروشنده (محکوم علیه) برای تطبیق، ضروری است.
- شهادت شهود: شهودی که ذیل قولنامه را امضا کرده اند یا از جریان معامله اطلاع دارند، می توانند اصالت و تاریخ قولنامه را تأیید کنند.
- تطابق با سایر مستندات: وجود فیش های بانکی، چک های صادره یا سایر مدارک مالی که تاریخ آن ها با قولنامه مطابقت دارد و نشان دهنده پرداخت ثمن معامله است، تأییدکننده صحت قولنامه است.
- عدم ادعای جعل: اگر طرف مقابل فقط انکار یا تردید کند، وظیفه اثبات اصالت بر عهده معترض است. اما اگر ادعای جعل مطرح شود، بار اثبات جعل بر عهده مدعی جعل خواهد بود.
۶.۲. اثبات تصرف و مالکیت فعلی: نقش تصرفات و نحوه اثبات آن
تصرف (ید) یکی از امارات مهم اثبات مالکیت است. اگرچه مالکیت با سند اثبات می شود، اما تصرف، قرینه ای قوی برای تأیید مالکیت محسوب می شود:
- برای اموال غیرمنقول: سکونت در ملک، اجاره دادن ملک، پرداخت قبوض و عوارض شهرداری، اخذ پروانه ساخت یا تعمیرات، یا گواهی همسایگان مبنی بر تصرف و مالکیت.
- برای اموال منقول: استفاده شخصی از خودرو یا وسیله، داشتن بیمه نامه به نام خود، گواهی شهود مبنی بر اینکه مال در تصرف معترض بوده است.
اثبات تصرف، به ویژه در مواردی که قولنامه فاقد استحکام کافی باشد، می تواند ادعای مالکیت را تقویت کند.
۶.۳. مقدم بودن تاریخ قولنامه بر تاریخ توقیف: اهمیت این شرط و استثنائات احتمالی
همانطور که ماده ۱۴۶ قانون اجرای احکام مدنی اشاره دارد، تاریخ مقدم بودن سند (اعم از رسمی یا عادی) بر تاریخ توقیف، از شروط اساسی رفع توقیف است. در غیر این صورت، این شبهه مطرح می شود که معامله پس از توقیف و با هدف فرار از دین صورت گرفته است. این امر به خصوص در زمان توقیف تأمینی که تاریخ آن مقدم بر تاریخ تنظیم قولنامه عادی است، چالش برانگیز خواهد بود. در چنین مواردی، اثبات این که معامله در تاریخ مقدم تری (پیش از توقیف تأمینی) به صورت شفاهی انجام شده یا دلایل دیگری برای اثبات مالکیت وجود دارد، ضروری است که بسیار دشوار است.
۶.۴. نقش شهود و کارشناس رسمی: چه زمانی به آن ها نیاز است و چگونه شهادت/نظر آن ها مورد پذیرش قرار می گیرد
- شهود: زمانی به شهادت شهود نیاز است که اصالت قولنامه مورد انکار یا تردید قرار گرفته، یا برای اثبات تصرف و تاریخ وقوع معامله، دلایل دیگری مورد نیاز باشد. شهادت باید صریح، بدون ابهام و از روی علم و اطلاع باشد.
- کارشناس رسمی: کارشناس رسمی (معمولاً خط و امضا، یا کارشناس ارزش مال) در مواردی جلب می شود که دادگاه نیاز به نظر فنی در خصوص اصالت سند، مطابقت امضا، یا ارزش مال توقیف شده داشته باشد. نظر کارشناس برای دادگاه، جنبه ارشادی دارد و اگرچه دادگاه ملزم به تبعیت از آن نیست، اما معمولاً نظر کارشناس در تصمیم گیری مؤثر است.
۶.۵. احتمال طرح دعاوی متقابل
محکوم له یا حتی محکوم علیه، ممکن است در پاسخ به اعتراض ثالث، دعاوی متقابل یا دفاعیه هایی را مطرح کنند، از جمله:
- دعوای صوری بودن معامله: ادعای اینکه معامله بین شخص ثالث و محکوم علیه، واقعی نبوده و صرفاً با هدف فرار از دین انجام شده است.
- دعوای جعل: ادعای اینکه قولنامه عادی، جعلی است.
- ادعای عدم اعتبار قولنامه: دلایل قانونی برای بی اعتبار بودن قولنامه (مانند فقدان اهلیت، نامشروع بودن جهت معامله).
معترض ثالث باید آمادگی دفاع در برابر این ادعاها را داشته باشد.
۶.۶. شرایط خاص برای اموال منقول و غیرمنقول: تفاوت های رسیدگی و مدارک لازم
تفاوت هایی در رسیدگی به اعتراض ثالث برای اموال منقول و غیرمنقول وجود دارد:
- اموال غیرمنقول (مانند ملک): اهمیت سند رسمی بیشتر است. اثبات تصرفات ملک آسان تر است (قبوض، اجاره نامه). استعلامات ثبتی برای بررسی مالک رسمی یا وضعیت ثبتی ملک، ضروری است.
- اموال منقول (مانند خودرو، وجه نقد): اثبات مالکیت با قولنامه یا فاکتور خرید ممکن است. برای خودرو، علاوه بر قولنامه، برگ سبز و کارت خودرو و بیمه نامه به نام شخص ثالث، می تواند دلیل محکمی باشد. توقیف وجه نقد در حساب بانکی، نیازمند اثبات مبدأ واریز وجه و ارتباط آن با معامله است.
۶.۷. آثار عدم درخواست دستور توقف عملیات اجرایی
عدم درخواست دستور موقت برای توقف عملیات اجرایی، می تواند عواقب جبران ناپذیری داشته باشد. اگرچه ماده ۱۴۷ قانون اجرای احکام مدنی به دادگاه اجازه صدور این قرار را می دهد، اما معمولاً این درخواست باید در دادخواست مطرح شود. در صورت عدم صدور این دستور، ممکن است عملیات اجرایی ادامه یابد و حتی مال توقیف شده به مزایده گذاشته شده و فروخته شود. در این صورت، اعتراض ثالث به مرحله ای می رسد که رفع توقیف از مال غیرممکن شده و معترض تنها می تواند به دنبال مطالبه خسارت یا قیمت مال باشد که فرآیندی پیچیده تر است.
مطالعه موردی / مثال عملی (Case Study)
برای درک بهتر فرآیند و چالش های اعتراض شخص ثالث به توقیف اموال با قولنامه عادی، یک مطالعه موردی فرضی را بررسی می کنیم.
شرح پرونده:
آقای احمدی یک دستگاه خودروی سواری را در تاریخ 1400/05/10 طی یک قولنامه عادی از آقای بهروزی خریداری می کند. مبلغ معامله به صورت تمام و کمال پرداخت شده و قولنامه با امضا و اثر انگشت طرفین و دو شاهد تنظیم می گردد. برگ سبز و کارت خودرو نیز به آقای احمدی تحویل داده شده، اما به دلیل مشغله کاری، آقای احمدی در موعد مقرر اقدام به تعویض پلاک و انتقال سند رسمی نمی کند.
در تاریخ 1401/03/15، خودروی مذکور در پارکینگ محل کار آقای احمدی توسط واحد اجرای احکام دادگستری توقیف می شود. علت توقیف، بدهی سنگین آقای بهروزی (فروشنده خودرو) به شرکت الوند بابت چک برگشتی است. واحد اجرا بر اساس اطلاعات موجود در سیستم نیروی انتظامی، خودرو را به نام آقای بهروزی شناسایی کرده و توقیف نموده است.
اقدامات آقای احمدی:
- جمع آوری مدارک: آقای احمدی بلافاصله قولنامه عادی، فیش های واریزی ثمن معامله، کپی برگ سبز و کارت خودرو، بیمه نامه خودرو به نام خود و گواهی شهود حاضر در زمان معامله را جمع آوری می کند. او همچنین به واحد اجرای احکام مراجعه کرده و کپی اجراییه و صورت جلسه توقیف خودرو را دریافت می نمای<سترونگ>د.
- تنظیم دادخواست: آقای احمدی با مراجعه به وکیل، دادخواست اعتراض ثالث اجرایی را تنظیم می کند. در دادخواست، او خواستار ابطال عملیات اجرایی توقیف خودرو و رفع توقیف از خودروی مورد ادعا می شود. او همچنین به دلیل فوریت موضوع و جلوگیری از مزایده خودرو، درخواست صدور دستور موقت مبنی بر توقف عملیات اجرایی را نیز مطرح می کند و آمادگی خود را برای تودیع تأمین اعلام می نماید.
- ثبت دادخواست و رسیدگی: دادخواست از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی ثبت و به دادگاه صالح (دادگاه صادرکننده اجراییه) ارسال می شود. دادگاه پس از بررسی اولیه، دستور موقت توقف عملیات اجرایی را با اخذ تأمین مناسب (مثلاً ۱۰ درصد ارزش خودرو) از آقای احمدی صادر می کند.
- جلسه رسیدگی و دفاع: در جلسه رسیدگی، آقای احمدی قولنامه عادی و مستندات پرداخت را ارائه می دهد. شهود حاضر در جلسه، صحت معامله و تاریخ آن را تأیید می کنند. شرکت الوند (محکوم له) ادعا می کند که معامله صوری و با هدف فرار از دین بوده است. وکیل آقای احمدی با استناد به تاریخ مقدم قولنامه (1400/05/10) بر تاریخ توقیف (1401/03/15) و مستندات پرداخت کامل، دفاع می کند که معامله واقعی بوده و آقای احمدی قبل از توقیف، مالک خودرو بوده است.
- نتیجه: دادگاه پس از بررسی مدارک، شهادت شهود و با توجه به تاریخ مقدم بودن قولنامه و اثبات پرداخت ثمن، ادعای آقای احمدی را محرز تشخیص می دهد. دادگاه حکم به ابطال عملیات اجرایی توقیف خودرو و رفع توقیف از خودروی مذکور صادر می کند. شرکت الوند از این رأی تجدیدنظرخواهی می کند، اما دادگاه تجدیدنظر نیز رأی دادگاه بدوی را تأیید می نماید. در نهایت، با قطعیت یافتن رأی، خودروی آقای احمدی از توقیف خارج و برگ سبز به نام او منتقل می شود.
این مثال نشان می دهد که با وجود چالش های قولنامه عادی، با جمع آوری مستندات کافی، رعایت مراحل قانونی و دفاع حقوقی صحیح، امکان رفع توقیف از اموال شخص ثالث وجود دارد.
نقش وکیل متخصص در اعتراض ثالث اجرایی
پیچیدگی های حقوقی اعتراض شخص ثالث اجرایی، به ویژه با استناد به قولنامه عادی، اهمیت نقش وکیل متخصص را دوچندان می کند. حضور یک وکیل مجرب در این پرونده ها، می تواند شانس موفقیت را به میزان قابل توجهی افزایش دهد و از تضییع حقوق معترض ثالث جلوگیری نماید.
۸.۱. اهمیت مشاوره و وکالت تخصصی در پرونده های پیچیده حقوقی
مسائل حقوقی، به دلیل گستردگی قوانین و مقررات، رویه های قضایی متنوع و نیاز به تفسیر دقیق متون قانونی، ذاتاً پیچیده هستند. پرونده اعتراض ثالث اجرایی نیز از این قاعده مستثنی نیست. یک فرد عادی، حتی با مطالعه و تحقیق فراوان، ممکن است نتواند تمامی جوانب قانونی را در نظر بگیرد یا از رویه های جاری دادگاه ها اطلاع کافی داشته باشد. در چنین شرایطی، مشاوره با یک وکیل متخصص، اولین گام برای فهم دقیق وضعیت حقوقی، ارزیابی شانس موفقیت و اتخاذ تصمیمات آگاهانه است. وکیل با اشراف بر قوانین و سوابق قضایی، می تواند مسیر درست را به موکل خود نشان دهد.
۸.۲. مزایای حضور وکیل (تجربه، سرعت، کاهش خطا، آشنایی با رویه های قضایی)
حضور وکیل متخصص در پرونده اعتراض ثالث اجرایی، مزایای متعددی دارد:
- تجربه و تخصص: وکلای متخصص در حوزه اجرای احکام و املاک، تجربه زیادی در رسیدگی به پرونده های مشابه دارند و با جزئیات و ظرایف آن ها آشنا هستند.
- سرعت عمل: وکیل با تسلط بر فرآیندهای قانونی، می تواند به سرعت مدارک لازم را جمع آوری، دادخواست را تنظیم و پیگیری های لازم را انجام دهد و از اطاله غیرضروری دادرسی جلوگیری کند.
- کاهش خطا: یک اشتباه کوچک در تنظیم دادخواست، ارائه مدارک یا استدلال حقوقی، می تواند به رد اعتراض و تضییع حقوق منجر شود. وکیل با دقت خود، از بروز چنین خطاهایی جلوگیری می کند.
- آشنایی با رویه های قضایی: وکلای مجرب از رویه ها و نظرات قضات در شعب مختلف دادگستری اطلاع دارند و می توانند استراتژی پرونده را بر اساس این اطلاعات تنظیم کنند.
- نمایندگی و دفاع مؤثر: وکیل می تواند در جلسات دادگاه حاضر شود، از حقوق موکل خود دفاع کند، به ادعاهای طرف مقابل پاسخ دهد و بهترین دفاع ممکن را ارائه نماید.
- درخواست دستور موقت: وکیل با دانش خود می تواند به نحو احسن درخواست دستور موقت توقف عملیات اجرایی را مطرح و تا حصول نتیجه نهایی آن را پیگیری کند.
۸.۳. معیارهای انتخاب یک وکیل مجرب در حوزه اجرای احکام و املاک
انتخاب وکیل مناسب، برای موفقیت پرونده بسیار حیاتی است. معیارهای زیر در انتخاب وکیل متخصص مؤثرند:
- تخصص در حوزه مربوطه: وکیلی را انتخاب کنید که به طور خاص در زمینه حقوق املاک، اجرای احکام مدنی و اعتراض ثالث تجربه و تخصص کافی داشته باشد.
- سابقه و تجربه: سابقه کاری و تعداد پرونده های موفق مشابه که وکیل داشته است، نشان دهنده توانایی اوست.
- صداقت و شفافیت: وکیل باید در مورد شانس موفقیت پرونده، پیچیدگی ها، هزینه ها و مراحل کار، با موکل خود صادق و شفاف باشد.
- روابط عمومی و مهارت های ارتباطی: توانایی وکیل در برقراری ارتباط مؤثر با موکل، قضات و سایر طرفین دعوا، از اهمیت بالایی برخوردار است.
- در دسترس بودن: وکیل باید در طول فرآیند دادرسی، پاسخگو و در دسترس موکل خود باشد.
۸.۴. تخمین هزینه اخذ وکیل و مشاوره
هزینه های مربوط به اخذ وکیل و مشاوره حقوقی، متغیر بوده و به عوامل مختلفی بستگی دارد:
- نوع پرونده و پیچیدگی آن: هرچه پرونده پیچیده تر و ارزش مالی مال مورد اعتراض بیشتر باشد، حق الوکاله نیز معمولاً بالاتر خواهد بود.
- تجربه و شهرت وکیل: وکلای با سابقه و متخصص تر، حق الوکاله بیشتری دریافت می کنند.
- توافق بین وکیل و موکل: حق الوکاله معمولاً بر اساس توافق طرفین تعیین می شود و می تواند به صورت درصدی از ارزش مال یا به صورت مقطوع باشد.
- هزینه مشاوره: هزینه مشاوره حقوقی نیز بسته به مدت زمان مشاوره و شهرت وکیل متفاوت است، اما معمولاً مبلغی ثابت برای هر جلسه مشاوره دریافت می شود.
قبل از انعقاد قرارداد وکالت، حتماً جزئیات حق الوکاله و سایر هزینه های احتمالی (مانند هزینه کارشناسی) را به طور شفاف با وکیل خود مطرح و توافق کتبی نمایید.
سوالات متداول
آیا می توان بعد از فروش مال توقیف شده اعتراض ثالث کرد؟
بله، مطابق تبصره ماده ۱۴۷ قانون اجرای احکام مدنی، حتی بعد از فروش مال توقیف شده نیز امکان طرح اعتراض ثالث وجود دارد. با این حال، در این صورت هدف اعتراض دیگر رفع توقیف از مال نیست، بلکه مطالبه بهای مال یا جبران خسارت از محکوم علیه خواهد بود. این فرآیند پیچیده تر است و ممکن است مستلزم طرح دعوای مستقل برای مطالبه وجه باشد.
اگر قولنامه عادی تاریخ نداشته باشد، امکان اعتراض وجود دارد؟
وجود تاریخ در قولنامه عادی برای اثبات مقدم بودن آن بر تاریخ توقیف، بسیار حیاتی است. اگر قولنامه فاقد تاریخ باشد، اثبات مقدم بودن آن بسیار دشوار خواهد بود و ادعای معترض ثالث با چالش جدی مواجه می شود. در چنین حالتی، باید با استفاده از سایر ادله اثباتی (مانند شهادت شهود، فیش های واریزی، پیامک ها یا هر مدرکی که به صورت غیرمستقیم تاریخ معامله را تأیید کند) سعی در اثبات تاریخ معامله نمود، اما شانس موفقیت کاهش می یابد.
مدت زمان رسیدگی به پرونده اعتراض ثالث چقدر است؟
مدت زمان رسیدگی به پرونده اعتراض ثالث، بستگی به عوامل متعددی دارد، از جمله حجم کاری دادگاه، نیاز به تحقیقات (مانند کارشناسی یا استعلامات)، تعداد جلسات رسیدگی و اعتراضات طرفین. این فرآیند می تواند از چند ماه تا یک سال یا بیشتر به طول بینجامد. درخواست و صدور دستور موقت برای توقف عملیات اجرایی می تواند از آسیب بیشتر در طول این مدت جلوگیری کند.
آیا برای درخواست توقف عملیات اجرایی حتماً باید تامین بسپارم؟
بله، دادگاه در صورت قوی یافتن دلایل شخص ثالث، برای صدور دستور موقت توقف عملیات اجرایی معمولاً از معترض ثالث تقاضای تامین می کند. این تأمین (معمولاً به صورت نقدی یا ضمانت نامه بانکی) برای جبران خسارات احتمالی محکوم له است، در صورتی که در نهایت اعتراض ثالث رد شود. میزان تأمین بر اساس نظر دادگاه و ارزش مال مورد اعتراض تعیین می شود.
چه تفاوتی بین قولنامه و مبایعه نامه وجود دارد؟
در عرف حقوقی و معاملاتی ایران، معمولاً قولنامه به سندی اطلاق می شود که طرفین در آن تعهد می کنند در آینده معامله ای را انجام دهند یا سند رسمی را تنظیم کنند. به عبارتی، قولنامه بیشتر ماهیت تعهد به بیع دارد. اما مبایعه نامه به سندی گفته می شود که طرفین در آن، اصل معامله (بیع) را محقق کرده و مال به موجب آن منتقل شده است (هرچند سند رسمی آن در آینده تنظیم شود). در عمل و در رویه قضایی، این دو واژه اغلب به جای یکدیگر به کار می روند و دادگاه ها بیشتر به محتوای سند و اراده طرفین توجه می کنند تا عنوان آن.
اگر محکوم له، مال دیگری را معرفی کند، تکلیف اعتراض ثالث چیست؟
مطابق تبصره ماده ۱۴۷ قانون اجرای احکام مدنی، محکوم له می تواند مال دیگری را از اموال محکوم علیه به جای مال مورد اعتراض معرفی نماید. در این صورت آن مال توقیف و از مال مورد اعتراض رفع توقیف می شود و رسیدگی به شکایت شخص ثالث نیز موقوف می گردد. این تبصره یک راهکار ساده تر برای حل مشکل شخص ثالث است، مشروط بر اینکه محکوم له مال دیگری از محکوم علیه را شناسایی و معرفی کند.
نتیجه گیری
اعتراض شخص ثالث به توقیف اموال با قولنامه عادی، فرآیندی حقوقی است که اگرچه برای دفاع از حقوق مالکانه افراد غیر از طرفین دعوای اصلی طراحی شده، اما به دلیل ماهیت سند عادی و چالش های اثباتی آن، نیازمند دقت، آگاهی و پیگیری حقوقی صحیح است. شناخت مبانی قانونی در مواد ۱۴۶ و ۱۴۷ قانون اجرای احکام مدنی، گردآوری دقیق مستندات، از جمله قولنامه با تاریخ مقدم، فیش های پرداختی و دلایل تصرف، و همچنین تنظیم صحیح دادخواست با تأکید بر درخواست دستور موقت توقف عملیات اجرایی، از ارکان اصلی موفقیت در این دعوا محسوب می شود.
با توجه به پیچیدگی های اشاره شده، استفاده از مشاوره و وکلای متخصص در حوزه اجرای احکام و املاک، نه تنها می تواند شانس موفقیت را به میزان قابل توجهی افزایش دهد، بلکه از بروز اشتباهات احتمالی و تضییع حقوق شما جلوگیری می کند. در نهایت، با پیگیری دقیق و استدلال حقوقی قوی، امکان رفع توقیف از اموال توقیف شده و احقاق حق شخص ثالث، حتی با استناد به قولنامه عادی، کاملاً میسر است.