تصویر سینما از واقعیت خانواده ایرانی؛ خیلی دور، خیلی دورتر
تخریب چهره خانواده در سینمای ایران، بهویژه در آثار طنز و اجتماعی، آسیب جدی به جامعه وارد کرده است. درحالیکه سینمای جهان بر تقویت بنیان خانواده تأکید دارد، تصویر خانواده ایرانی در آثار داخلی از واقعیت فاصله گرفته و نیازمند بازنگری کارشناسانه است.
گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری آناف مرتضی رنجبران* ـ در سینمای ایران چهره خانواده در سالهای اخیر تخریب شده است. این اتفاق نه تنها در آثار اجتماعی بلکه در آثار طنز نیز به تصویر کشیده شده و افزایش تولید چنین آثاری و البته اقبال عمومی برای گذران اوقات فراغت با آثار طنز، به خانوادهها به مرور زمان آسیب زده است. در سینمای جهان، اما این روند معکوس بوده و خانواده به عنوان پایه و بنیان بسیاری از آثار، به ویژه فیلمهای اجتماعی قرار گرفته است.
شاید مسعود کیمیایی بهترین تعریف را از خانواده ایرانی داشته باشد؛ سفره، خانه، بزرگتر؛ خانواده ایرانی با این شاخصها شناخته میشود و قطعاً شما این شاخصها را در تعریف خانواده در آثار غربی به این شکل پیدا نمیکنید، هرچند سینمای داخلی هم از این شاخصها خالی شده است. فیلمسازان به دلیل نگرانی مسئوالان نتوانستهاند به مسائل عمیقتر بپردازند.
از سویی، برخی فیلمسازان هم به سراغ ظاهر یک مسئله و مشکل رفتهاند و مسائل و مصائب پیش روی خانوادهها، همچون حذف طبقه میانه یا متوسط جامعه و آسیب این اتفاق به جامعه، در هیچ اثری به تصویر کشیده نشده و نمیشود.
تصویر امروز خانواده، مرد ایرانی، زن ایرانی، دور از حقیقت است. آنچه ما میبینیم یا مربوط به اقشاری از پایین جامعه است که من به عنوان کسی که در این گروه زندگی کردهام از دیدن این تصاویر متعجب میشوم، یا به قدری تصاویر از بخش بالادست جامعه است که تصور میکنم این تصاویر ربطی به این کشور ندارد.
پرداخت به مسائل، چون خیانت و مباحثی از این دست باید با نگاه کارشناسی در دستور کار باشد. نمیتوانیم بگوییم خیانت وجود ندارد، اما نمیتوان فقط تصویر خیانت را در فیلمها ارائه داد و به مسائلی که سبب این اتفاقات شدهاند، از تروماهای کودکی و خانواده گرفته تا شرایط اقتصادی، اشاره نکرد.
برقراری ارتباط میان ارزشهای سنتی و تحوالت مدرن جامعه نیازمند ارائه اطلاعات جدید از سوی کارشناسان مربوطه به فیلمسازان است. البته این را با فیلمسازی سفارشی اشتباه نگیرید. بهتر است فیلمسازان برای گفتوگو با کارشناسان نه کارشناسان سفارشی مربوط به فالن نهاد، دعوت شوند و دورههایی برای آنان برگزار شود و گفتوگو میان فیلمسازان و جامعهشناسان، روانشناسان و مردمشناسان شکل گیرد.
متأسفانه کودکان امروز تماشاگر بیچون وچرای آثار طنز هستند چراکه فیلم کودک جایگاهی ندارد و این خود یک آسیب جدی است. روابط ولنگار به تصویر کشیده شده در برخی آثار طنز، نیازهای اشتباهی برای کودکان و حتی دیگر اعضای خانوادهها ایجاد میکند، اتفاقی که برای مخاطبان سینما رخ میدهد.
همه قبول داریم که مخاطبان سینما زیاد نیستند، اما ما آمار دقیقی از چرخش آثار سینمایی به صورت غیرقانونی نداریم که حتماً چند ده برابر اکران سینماها سر از خانههای مردم درمیآورد و مخاطبان بیشتر در این بخش تحت تأثیر آثار قرار میگیرند.
* کارشناس سینما و تلویزیون