خلاصه کتاب کلکسیونر چشم | تریلر روانشناختی سباستین فیتسک

کتاب

خلاصه کتاب کلکسیونر چشم: تریلر روانشناختی ( نویسنده سباستین فیتسک )

کتاب «کلکسیونر چشم»، اثری نفس گیر از سباستین فیتسک، رمانی در ژانر تریلر روانشناختی است که داستان یک قاتل زنجیره ای را روایت می کند. او مادران را به قتل می رساند، کودکانشان را می رباید و پدران را در یک بازی مرگبار زمانی برای یافتن فرزندانشان به چالش می کشد، در غیر این صورت، چشم کودکان را به عنوان یادگاری برمی دارد. این رمان با روایتی معکوس و پرتعلیق، خواننده را تا پایان درگیر خود می کند و پیچش های ذهنی فراوانی را به ارمغان می آورد.

«کلکسیونر چشم» به عنوان یکی از برجسته ترین آثار در ژانر تریلر روانشناختی، نه تنها به دلیل داستان پرهیجان و معمایی خود شهرت دارد، بلکه به واسطه سبک روایت منحصر به فرد سباستین فیتسک به یک تجربه فراموش نشدنی برای خوانندگان تبدیل شده است. فیتسک، با مهارت بی نظیرش در خلق تعلیق و پیچش های داستانی، اثری را پدید آورده که مرزهای زمان و مکان را در هم می شکند و ذهن مخاطب را به چالش می کشد.

درباره نویسنده: سباستین فیتسک، استاد تعلیق آلمانی

سباستین فیتسک، متولد سال ۱۹۷۱ در برلین آلمان، یکی از نام آورترین نویسندگان ژانر تریلر روانشناختی در جهان محسوب می شود. او که پیش از ورود جدی به دنیای نویسندگی، در حوزه روزنامه نگاری فعالیت داشت، با اولین رمان خود با عنوان «درمان» (Therapy) به شهرتی جهانی دست یافت. این اثر نه تنها به صدر فهرست پرفروش ترین ها راه پیدا کرد، بلکه او را نامزد جایزه ادبی «فردریش گلاوسه» ساخت و به عنوان تنها نویسنده ای شناخته شد که توانست جای کتاب پرفروش «رمز داوینچی» را در صدر جدول بگیرد.

فیتسک با آثار دیگرش همچون «کودک» (The Child)، «مرد آرایشگر» (The Hairdresser)، «روح شکن» (Soul Breaker) و «اسپیلتر» (Splitter) جایگاه خود را در ادبیات تریلر معاصر اروپا و جهان تثبیت کرد. رمان های او به بیش از ۲۰ زبان ترجمه شده و مجموع فروش آن ها از مرز چهار و نیم میلیون نسخه عبور کرده است. دلیل این محبوبیت فراگیر را می توان در توانایی او در خلق داستان هایی با پلات های پیچیده، شخصیت پردازی های عمیق، و تعلیق بی وقفه جستجو کرد که خواننده را تا آخرین لحظه درگیر نگه می دارد و هر فصل را با یک غافلگیری به پایان می رساند. سباستین فیتسک به راستی استاد بلامنازع در خلق فضای روانشناختی تاریک و پرسش برانگیز در دنیای تریلرهای مدرن است.

معرفی کتاب کلکسیونر چشم در یک نگاه

کتاب «کلکسیونر چشم» (The Eye Collector یا The Eye Hunter)، شاهکار سباستین فیتسک، برای اولین بار در سال ۲۰۰۸ به زبان آلمانی منتشر شد و به سرعت توانست جایگاه ویژه ای در میان آثار برجسته ژانر تریلر روانشناختی پیدا کند. در ایران این کتاب با ترجمه های مختلفی توسط ناشرانی همچون «نشر شورآفرین» و «نشر باژ» و با نام های «کلکسیونر چشم» یا «شکارچی چشم» به چاپ رسیده است. از جمله مترجمان شناخته شده این اثر می توان به خانم زهره صبوحی زرافشان اشاره کرد.

ژانر اصلی این کتاب تریلر روانشناختی است که با عناصر معمایی و جنایی درهم آمیخته شده و بُعد ذهنی و روانی داستان در آن بسیار پررنگ است. ویژگی اصلی و منحصربه فرد این رمان، روایت غیرخطی و معکوس آن است؛ داستان از فصل پایانی آغاز شده و به تدریج به عقب برمی گردد تا به آغاز ماجرا برسد، که این خود به تعلیق و رمزگشایی بی نظیری منجر می شود. داستان حول محور یک قاتل سریالی می گردد که قربانیان خود را به شیوه ای هولناک شکار می کند و قهرمان داستان را وارد یک بازی مرگبار می کند. منتقدان برجسته بین المللی نیز به تحسین این اثر پرداخته اند:

روزنامه «تایمز» آن را «وحشتناک… استادانه… درخشان» خوانده و «دیلی تلگراف» نوشته است: «قاتل مذکور حتی از چیزی که در این رمان فوق العاده ی تریلر آلمانی نیز به نظر می رسد زننده تر است.»

خلاصه داستان (بخش بدون اسپویل – برای تصمیم گیری به مطالعه کتاب)

«کلکسیونر چشم» شما را به دنیای تاریک و پرتعلیق یک قاتل سریالی بی رحم به نام «کلکسیونر چشم» دعوت می کند. این قاتل مرموز پس از به قتل رساندن مادران، کودکان آن ها را می رباید و به پدران بی پناه تنها ۴۵ ساعت فرصت می دهد تا فرزندانشان را پیدا کنند. در صورت شکست پدران در این مأموریت دلهره آور، قاتل یکی از چشمان کودک ربوده شده را خارج کرده و به عنوان یادگاری با خود می برد؛ عملی که نام او را به خوبی توصیف می کند.

در میان این وحشت و اضطراب، شخصیت اصلی داستان، الکساندر زورباخ، پلیس سابق و روزنامه نگار فعلی، ناخواسته وارد این پرونده می شود. او که پیش از این به دلیل یک اشتباه مرگبار در گذشته از نیروی پلیس اخراج شده و درگیر مشکلات روحی است، اکنون خود به مظنون اصلی پرونده تبدیل می شود. کیف پول او در نزدیکی یکی از قربانیان پیدا شده و این اتفاق، او را وارد بازی وحشتناک و ذهنی کلکسیونر چشم می کند.

زورباخ اکنون در رقابتی نفس گیر با زمان قرار دارد. او تنها ۴۵ ساعت و ۷ دقیقه فرصت دارد تا جان آخرین قربانی را نجات دهد، بی گناهی خود را اثبات کند و هویت واقعی قاتل را فاش سازد. او باید با ذهن پیچیده و نابغه یک جنایتکار دست و پنجه نرم کند، در حالی که سایه گذشته و اتهام قتل بر او سنگینی می کند. رمان با شروع از فصل پایانی و پیشروی به عقب، حس کنجکاوی و تعلیق را به اوج می رساند و خواننده را مجبور می کند تا پازل داستان را قطعه به قطعه کنار هم بچیند تا به حقیقت دست یابد. آیا الکساندر زورباخ می تواند در این مأموریت طاقت فرسا موفق شود و پرده از راز کلکسیونر چشم بردارد؟

تحلیل عمیق کتاب کلکسیونر چشم

کتاب «کلکسیونر چشم» تنها یک تریلر جنایی نیست؛ بلکه کاوشی عمیق در روان انسان، مفاهیم زمان، عدالت، و تأثیر گذشته بر حال است. سباستین فیتسک با هوشمندی تمام، لایه های مختلفی را در این داستان گنجانده که آن را از سایر آثار هم ژانر متمایز می کند.

۱. نبوغ روایت معکوس: سفری از پایان به آغاز و تأثیر آن بر خواننده

یکی از برجسته ترین ویژگی های «کلکسیونر چشم»، ساختار روایی معکوس آن است. فیتسک به جای روایت خطی داستان از آغاز به پایان، از فصل پایانی شروع کرده و به تدریج به سمت گذشته پیش می رود. این تکنیک روایی، تجربه خواندن کتاب را به یک پازل بزرگ تبدیل می کند که خواننده باید قطعات آن را از انتها به ابتدا کنار هم بچیند. این ساختار نه تنها حس تعلیق را به شدت افزایش می دهد، بلکه درک خواننده از وقایع را نیز به چالش می کشد.

با هر فصل که به عقب بازمی گردیم، سرنخ های جدیدی آشکار می شوند که به تدریج گره های داستان را باز می کنند و به سوالاتی که در فصول بعدی (یعنی در واقع فصول ابتدایی داستان به ترتیب زمانی) مطرح شده اند، پاسخ می دهند. این روش، برخلاف روایت های سنتی که به تدریج به غافلگیری می رسند، باعث می شود خواننده از ابتدا درگیر معما باشد و با هر قدم به گذشته، لایه های عمیق تری از حقیقت را کشف کند. این مزیت خاص در ژانر تریلر، قدرت غافلگیری و درگیری ذهنی خواننده را چندین برابر می کند.

۲. شخصیت پردازی پیچیده: درونیات الکساندر زورباخ و سایه گذشته

شخصیت الکساندر زورباخ، ستون فقرات داستان «کلکسیونر چشم» است. او نه یک قهرمان بی عیب و نقص، بلکه مردی شکسته و رنجور است که با وجدان خود درگیر است. گذشته او به عنوان یک پلیس و اشتباه مرگبارش، زخم عمیقی بر روانش گذاشته و انگیزه های فعلی او را به عنوان روزنامه نگار شکل داده است. درگیری های درونی زورباخ با ترس، گناه و تمایل به جبران، او را به شخصیتی بسیار قابل لمس و باورپذیر تبدیل می کند.

زمانی که زورباخ خود به مظنون اصلی پرونده کلکسیونر چشم تبدیل می شود، موقعیت او پیچیده تر و از نظر روانشناختی جذاب تر می شود. او که هم قربانی است و هم مظنون، باید هم با قاتل مبارزه کند و هم برای تبرئه خود تلاش کند. این وضعیت، داستان را از طریق چشمان یک راوی اول شخص به شدت هیجان انگیز و پرفشار پیش می برد. در کنار زورباخ، شخصیت هایی مانند فرانک لامان، کارآموز روزنامه نگاری، و دیگر افراد درگیر در پرونده، هر یک نقش مهمی در پیشبرد داستان و آشکارسازی گره های آن ایفا می کنند و لایه های بیشتری به پیچیدگی پیرنگ می افزایند.

۳. مضامین روانشناختی و فلسفی: بازی قدرت، جبران، سرنوشت و عدالت

«کلکسیونر چشم» فراتر از یک داستان جنایی ساده، به کاوش عمیق در مضامین روانشناختی و فلسفی می پردازد. قاتل، یک بازی ذهنی پیچیده را به راه می اندازد که در آن «زمان» به یک سلاح کشنده تبدیل می شود. مفهوم محدودیت زمانی و فشار روانی ناشی از آن، عنصر کلیدی در داستان است که تعلیق را به اوج می رساند. این رمان به بررسی معضلات اخلاقی و انتخاب های دشوار در شرایط بحرانی می پردازد؛ شرایطی که در آن شخصیت ها مجبورند برای نجات جان عزیزانشان، تصمیمات هولناکی بگیرند.

مفهوم انتقام و عدالت نیز از دیدگاه های مختلف در داستان بررسی می شود. انگیزه پنهان قاتل، که به تدریج در روایت معکوس آشکار می شود، ریشه های عمیقی در گذشته و حس نیاز به جبران و عدالتی دارد که از نظر او محقق نشده است. این بازی قدرت بین قاتل و قربانیانش (پدران و زورباخ)، نه تنها فیزیکی، بلکه کاملاً ذهنی و روانشناختی است و خواننده را به تأمل در ماهیت انتقام و سیستم عدالت وادار می کند.

۴. تعلیق و غافلگیری های غیرمنتظره: هنری برای نفس بُر کردن خواننده

توانایی سباستین فیتسک در خلق تعلیق بی وقفه، یکی از بزرگترین نقاط قوت «کلکسیونر چشم» است. او با مهارت خاص خود، خواننده را از همان صفحه اول درگیر می کند و تا آخرین لحظه رها نمی کند. هر فصل، با یک غافلگیری جدید یا یک سرنخ مرموز به پایان می رسد که عطش خواننده را برای ادامه دادن داستان افزایش می دهد. ریتم تند و پرهیجان رمان، اجازه نمی دهد خواننده نفسی تازه کند و او را به طور مداوم در مرز اضطراب و هیجان نگه می دارد.

فیتسک از پیچش های داستانی هوشمندانه و غیرمنتظره ای استفاده می کند که ذهن خواننده را به چالش می کشد. او اطلاعات را به تدریج و با دقت خاصی برملا می کند، به گونه ای که هر بار که خواننده فکر می کند گره اصلی داستان را یافته، با یک چرخش جدید مواجه می شود که تمام فرضیات او را به هم می ریزد. این هنر نگارش، باعث می شود «کلکسیونر چشم» تجربه ای فراموش نشدنی از غافلگیری و هیجان باشد و خواننده را به حدس زدن و پیش بینی های مداوم وادارد.

خلاصه کامل داستان (بخش با هشدار اسپویل – برای کسانی که کتاب را خوانده اند)

!!! خطر اسپویل کامل داستان !!!
این بخش شامل تمام جزئیات کلیدی، گره گشایی ها، افشای هویت قاتل و پایان بندی کتاب است. اگر قصد خواندن رمان کلکسیونر چشم را دارید و نمی خواهید داستان برایتان لو برود، اکیداً توصیه می کنیم این بخش را رد کنید و به بخش بعدی بروید.

داستان «کلکسیونر چشم» به صورت معکوس روایت می شود، اما برای درک کامل، در اینجا آن را به صورت خطی و از ابتدا به انتها بازسازی می کنیم.

همه چیز با یک سری قتل های هولناک آغاز می شود: قاتلی به نام «کلکسیونر چشم» که مادران را به قتل رسانده و فرزندانشان را می رباید. او به پدران ۴۵ ساعت فرصت می دهد تا کودکان خود را پیدا کنند، و در صورت شکست، یکی از چشمان کودک را از حدقه بیرون می آورد. اولین قربانیان او به همین شکل به دست او کشته و چشمشان ربوده می شود.

الکساندر زورباخ، پلیس سابق که به دلیل یک اشتباه مهلک (کشتن دختری بی گناه در جریان یک عملیات گروگان گیری) شغلش را از دست داده و اکنون روزنامه نگار است، ناخواسته وارد این پرونده می شود. کیف پول و کارت شناسایی او در نزدیکی یکی از اجساد پیدا می شود و این امر او را به مظنون اصلی تبدیل می کند. کلکسیونر چشم با این کار، زورباخ را وارد بازی روانی خود می کند و او را مجبور می سازد تا خود نیز در جستجوی آخرین قربانی ربوده شده، «لئون»، شرکت کند. زورباخ تنها ۴۵ ساعت و ۷ دقیقه فرصت دارد تا لئون را پیدا کند و جان او را نجات دهد، و در همین حین، بی گناهی خود را اثبات کند.

زورباخ در طول تحقیقات خود با کمک فرانک لامان، کارآموز روزنامه نگاری که با انرژی و هوشمندی خود به او کمک می کند، به سرنخ های مختلفی دست می یابد. او به تدریج متوجه می شود که کلکسیونر چشم، یک قاتل معمولی نیست؛ بلکه او یک متخصص روانشناس به نام «توبیاس» است که انگیزه عمیق و شخصی از این قتل ها دارد. توبیاس در گذشته درگیر یک پرونده مشابه با زورباخ بوده است. همسر و دختر توبیاس نیز قربانی یک قاتل سریالی شده بودند و در آن زمان، زورباخ مسئول پرونده بوده و به دلیل ناتوانی در نجات آن ها، احساس گناه شدیدی می کند. توبیاس با مهارت خاصی توانسته از این اتفاق سوءاستفاده کند و زورباخ را به عنوان مظنون اصلی جلوه دهد.

با پیشروی داستان و بازگشت به عقب در روایت، مشخص می شود که توبیاس در واقع، پس از از دست دادن خانواده اش، دچار فروپاشی روانی شده و تصمیم گرفته از کسانی که به نظر او مسئول شکست در حفاظت از عزیزانشان هستند، انتقام بگیرد. او با ربودن کودکان و قرار دادن پدران در موقعیت مشابهی که خود تجربه کرده بود، می خواست به آن ها همان رنج و بی چارگی را تحمیل کند. یکی از پیچش های داستانی این است که توبیاس به نحوی توانسته است قربانیان و وقایع را به گونه ای دستکاری کند که تمام سرنخ ها به سمت زورباخ هدایت شوند.

در نهایت، زورباخ موفق می شود محل اختفای لئون را پیدا کند. اما لحظه اوج داستان زمانی فرا می رسد که او متوجه می شود توبیاس نه تنها یک قاتل تنها نیست، بلکه دستیارانی نیز دارد و حتی ممکن است برخی از اتفاقات به شکل دیگری که او تصور می کرده، رقم خورده باشند. او در نهایت با توبیاس روبرو می شود و در یک درگیری نفس گیر، موفق به نجات لئون می شود، اما در این مسیر، حقایق تلخی را درباره گذشته خود و توبیاس کشف می کند. رمان با افشای تمام گره ها و روشن شدن انگیزه های واقعی توبیاس به پایان می رسد و نشان می دهد که چگونه یک تراژدی شخصی می تواند به جنون و زنجیره ای از انتقام های وحشتناک منجر شود و سایه آن تا سال ها بر زندگی افراد بیفتد.

نقد و بررسی نهایی: نقاط قوت و ضعف از دید منتقد و خواننده

«کلکسیونر چشم» از سباستین فیتسک، رمانی است که با جسارت و نوآوری خود، مرزهای ژانر تریلر روانشناختی را جابجا کرده و تجربه ای کم نظیر را برای خواننده رقم می زند. اما مانند هر اثر هنری دیگری، نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارد.

نقاط قوت

  • پیرنگ بسیار هوشمندانه و پرکشش: داستان با لایه های متعدد و پیچیدگی های ذهنی خود، خواننده را به طور مداوم درگیر می کند و هرگز اجازه نمی دهد خسته شود.
  • روایت خلاقانه و جسورانه: استفاده از روایت معکوس، نه تنها یک نوآوری فرمی است، بلکه به طور مؤثری حس تعلیق، رمزگشایی و غافلگیری را افزایش می دهد و مخاطب را به چم و خم داستان می کشاند.
  • ریتم تند و نفس گیر: فیتسک در حفظ ضرباهنگ سریع داستان، استادانه عمل می کند و خواننده را تا پایان در حال هیجان نگه می دارد. هر فصل با یک پیچش یا سرنخ جدید به پایان می رسد که عطش کشف حقیقت را دوچندان می کند.
  • قدرت فضاسازی تاریک و روانشناختی: نویسنده به خوبی موفق می شود فضایی از اضطراب، وحشت و فشار روانی را ایجاد کند که به عمق تأثیرگذاری داستان می افزاید.
  • پایان بندی غیرمنتظره و تأثیرگذار: حتی با وجود برخی انتقادات، پیچش های نهایی داستان و افشای هویت قاتل و انگیزه هایش، شوکه کننده و به یاد ماندنی است و اثر عمیقی بر خواننده می گذارد.

نقاط ضعف

برخی از خوانندگان و منتقدان به چند نکته انتقادی در این اثر اشاره کرده اند:

  • شخصیت قدرت الهام (Deus ex machina): یکی از انتقادات رایج، وجود شخصیت ها یا حوادثی است که به نظر می رسد به شکلی غیرواقعی و ناگهانی وارد داستان می شوند تا گره های پیچیده را باز کنند. این موضوع ممکن است برای برخی خوانندگان حس تصنعی بودن و ضعف در پیرنگ ریزی را به همراه داشته باشد.
  • قابلیت پیش بینی هویت قاتل: برای برخی از خوانندگان باهوش و باتجربه در ژانر تریلر، ممکن است هویت قاتل یا حداقل برخی از پیچش های اصلی داستان، قابل پیش بینی باشد. این امر می تواند از لذت غافلگیری نهایی بکاهد.
  • پیچیدگی بیش از حد روایت معکوس: اگرچه روایت معکوس یک نقطه قوت است، اما برای برخی خوانندگان ممکن است در بخش هایی از داستان، به دلیل رفت و برگشت های زیاد در زمان، کمی گیج کننده باشد و نیاز به تمرکز بالایی داشته باشد.

با این حال، باید اذعان داشت که این نقاط ضعف به ندرت از ارزش کلی کتاب می کاهند. «کلکسیونر چشم» همچنان اثری جذاب و فکربرانگیز است که تجربه خواندن آن، با وجود این ملاحظات، بسیار رضایت بخش خواهد بود. فیتسک در این رمان، توانسته به خوبی بین تعلیق، هیجان و عمق روانشناختی تعادل برقرار کند.

مقایسه کوتاه با دیگر آثار فیتسک

«کلکسیونر چشم» در مقایسه با دیگر آثار برجسته فیتسک مانند «مرد آرایشگر» یا «درمان»، شباهت هایی در سبک و مضامین روانشناختی دارد. هر سه رمان بر روی ذهنیت شخصیت ها، رازهای پنهان و پیچش های غیرمنتظره تمرکز می کنند. با این حال، «کلکسیونر چشم» با روایت معکوس خود، جسارت بیشتری در ساختار روایی نشان می دهد که آن را از «مرد آرایشگر» (که روایتی خطی تر و البته با پایانی شوکه کننده دارد) متمایز می کند. همچنین، میزان تعلیق و بازی های ذهنی در «کلکسیونر چشم» به گونه ای است که آن را در کنار «درمان» به عنوان یکی از نفس گیرترین آثار این نویسنده قرار می دهد.

نتیجه گیری: آیا کلکسیونر چشم را بخوانیم؟

بدون تردید، «کلکسیونر چشم» اثری است که هر علاقه مند به ژانر تریلر روانشناختی باید آن را تجربه کند. سباستین فیتسک در این رمان، نه تنها یک داستان جنایی پرهیجان را روایت می کند، بلکه به کاوش عمیق در ابعاد روانشناختی انتقام، عدالت، و تأثیرات هولناک گذشته بر حال می پردازد. روایت معکوس داستان، تجربه خواندن این کتاب را به یک سفر فکری و هیجان انگیز تبدیل می کند که ذهن شما را تا آخرین لحظه درگیر نگه می دارد و هر پیش بینی شما را به چالش می کشد.

این کتاب برای کسانی که به دنبال تجربه ای متفاوت در روایت هستند، طرفداران پروپاقرص سباستین فیتسک، و هر کسی که از رمان های پیچیده و پر از تعلیق لذت می برد، بسیار مناسب است. «کلکسیونر چشم» شما را به فکر فرو می برد و قلب شما را به تپش وا می دارد. پس اگر آماده یک ماجراجویی ذهنی و پر استرس هستید، این کتاب را حتماً در لیست مطالعه خود قرار دهید.

آیا شما هم تجربه خواندن این کتاب را داشته اید؟ نظرتان درباره پیچش های داستانی و پایان بندی آن چیست؟ آن را به دیگران پیشنهاد می دهید؟

سوالات متداول

آیا کتاب کلکسیونر چشم جلد دوم دارد؟

خیر، کتاب «کلکسیونر چشم» یک اثر مستقل و کامل است و جلد دومی ندارد. این کتاب با پایان بندی مشخص خود، تمامی گره های داستانی را باز کرده و نیاز به ادامه ندارد. ممکن است با کتاب های دیگر این نویسنده یا ترجمه های متفاوت که گاهی با نام های مشابه منتشر می شوند، اشتباه گرفته شود.

نام نویسنده کلکسیونر چشم چیست؟

نویسنده کتاب «کلکسیونر چشم»، سباستین فیتسک (Sebastian Fitzek)، نویسنده مشهور و پرفروش آلمانی در ژانر تریلر روانشناختی است.

ژانر اصلی کتاب کلکسیونر چشم چیست؟

ژانر اصلی کتاب «کلکسیونر چشم» تریلر روانشناختی است. این رمان عناصری از معمایی و جنایی را نیز در بر دارد، اما تمرکز اصلی آن بر بازی های ذهنی، تعلیق و کاوش در عمق روان انسان هاست.

بهترین کتاب سباستین فیتسک کدام است؟

انتخاب «بهترین» کتاب سباستین فیتسک کاملاً به سلیقه خواننده بستگی دارد. اما از محبوب ترین و شناخته شده ترین آثار او می توان به «کلکسیونر چشم»، «درمان»، «مرد آرایشگر» و «کودک» اشاره کرد. هر کدام از این آثار ویژگی ها و پیچش های خاص خود را دارند که طرفداران بسیاری را به خود جلب کرده اند.

کتاب صوتی کلکسیونر چشم چقدر است؟

کتاب صوتی «کلکسیونر چشم» با ترجمه زهره صبوحی زرافشان و راویگری مجتبی رفیعی، معمولاً حدود ۱۱ ساعت و ۸ دقیقه زمان دارد. این نسخه صوتی در پلتفرم های مختلف کتاب صوتی قابل دسترسی است.

کتاب کلکسیونر چشم درباره چیست؟

کتاب «کلکسیونر چشم» درباره یک قاتل سریالی است که مادران را می کشد، کودکانشان را می رباید و به پدران مهلت کوتاهی می دهد تا فرزندانشان را پیدا کنند وگرنه چشم کودک را از حدقه بیرون می آورد. داستان از طریق دیدگاه یک روزنامه نگار سابق پلیس به نام الکساندر زورباخ روایت می شود که خود به مظنون اصلی پرونده تبدیل شده است.

آیا خواندن کلکسیونر چشم توصیه می شود؟

بله، خواندن «کلکسیونر چشم» به شدت به علاقه مندان رمان های تریلر روانشناختی، معمایی و جنایی توصیه می شود. این کتاب به دلیل روایت نوآورانه، تعلیق نفس گیر و پیچش های داستانی هوشمندانه، تجربه ای منحصر به فرد و فراموش نشدنی را ارائه می دهد.

نمایش بیشتر