نمونه لایحه استرداد دعوی – (ورد قابل ویرایش) + دانلود رایگان
نمونه لایحه استرداد دعوی | راهنمای کامل نحوه انصراف از دادخواست و آثار حقوقی آن
استرداد دعوی یا دادخواست، فرآیندی حقوقی است که به خواهان این امکان را می دهد تا از ادامه رسیدگی به دعوای مطرح شده خود انصراف دهد. این اقدام که معمولاً با تنظیم و تقدیم لایحه به دادگاه صورت می گیرد، بسته به زمان و شرایط آن، آثار حقوقی متفاوتی را به دنبال دارد. درک صحیح از این پیامدها، به ویژه تفاوت میان قرارهای «ابطال دادخواست»، «رد دعوا» و «سقوط دعوا»، برای هر فرد درگیر در فرآیند دادرسی ضروری است.
در نظام قضایی، گاهی اوقات خواهان پس از طرح دعوا، بنا به دلایل متعددی از جمله حصول سازش، رفع اختلاف خارج از دادگاه، تشخیص اشتباه در طرح اولیه دعوا، یا حتی صرفاً عدم تمایل به ادامه فرآیند دادرسی، تصمیم به انصراف از شکایت خود می گیرد. این انصراف از طریق اقدامی حقوقی تحت عنوان استرداد دعوی یا استرداد دادخواست محقق می شود. اما این اصطلاحات تنها یک مفهوم واحد را در بر نمی گیرند و تمایز دقیق میان آن ها و شناخت آثار حقوقی هر یک، برای جلوگیری از تضییع احتمالی حقوق و مواجهه با چالش های آتی، حیاتی است. عدم آگاهی از جزئیات و زمان بندی صحیح استرداد می تواند منجر به از دست رفتن حق طرح مجدد دعوا شود، به ویژه در مواردی که منجر به امر مختومه می گردد.
این راهنمای جامع با هدف ارائه توضیحات دقیق و کاربردی، به بررسی جنبه های حقوقی، زمان بندی، مراحل و آثار قانونی استرداد دعوی می پردازد. همچنین، با ارائه نمونه های متنوع و قابل ویرایش لایحه استرداد، کوشیده است تا مرجعی کامل و عملی برای خواهان ها، وکلا و پژوهشگران حقوقی فراهم آورد تا با درکی عمیق و صحیح، اقدامات مقتضی را انجام دهند.
استرداد دعوی و استرداد دادخواست: تفاوت ها و مفاهیم حقوقی
در رویه قضایی و دکترین حقوقی، اصطلاحات «استرداد دادخواست» و «استرداد دعوی» هرچند در نگاه اول مشابه به نظر می رسند، اما تفاوت های ظریفی دارند که پیامدهای حقوقی متفاوتی را به دنبال دارند. ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی به عنوان مبنای اصلی این تمایزات، شرایط و آثار هر یک را به تفصیل بیان می کند.
استرداد دادخواست
این مفهوم ناظر بر حالتی است که خواهان قبل از ورود دادگاه به ماهیت و بررسی محتوای اصلی دعوا، از طرح آن منصرف می شود. به عبارت دیگر، تا زمانی که هیچ گونه رسیدگی ماهیتی صورت نگرفته باشد و خوانده هنوز پاسخگوی ماهیت دعوا نشده باشد، خواهان می تواند دادخواست خود را مسترد کند. این مرحله معمولاً محدود به زمان پیش از اولین جلسه دادرسی است. نتیجه حقوقی این اقدام، صدور «قرار ابطال دادخواست» است که به خواهان اجازه می دهد در صورت تمایل، مجدداً همان دعوا را با همان خواسته و دلایل طرح کند.
استرداد دعوی
اصطلاح استرداد دعوی، دامنه وسیع تری دارد و شامل حالتی می شود که دادگاه به ماهیت دعوا ورود کرده است. این امر می تواند در طول جریان دادرسی (پس از اولین جلسه و قبل از ختم مذاکرات) یا حتی پس از ختم مذاکرات اصحاب دعوا رخ دهد. بسته به زمان و شرایط استرداد دعوی، دادگاه ممکن است «قرار رد دعوا» یا «قرار سقوط دعوا» را صادر کند که هر یک آثار حقوقی متفاوتی، از جمله امکان یا عدم امکان طرح مجدد دعوا را به دنبال خواهد داشت.
درک این تمایزات اهمیت بالایی دارد، زیرا انتخاب نادرست زمان و نوع استرداد، می تواند به از دست رفتن همیشگی حق خواهان برای پیگیری موضوع منجر شود. بنابراین، توجه به مراحل دادرسی و وضعیت رسیدگی پرونده در زمان تصمیم به استرداد، امری ضروری است.
زمان بندی و انواع استرداد دعوی بر اساس قانون آیین دادرسی مدنی (ماده ۱۰۷)
ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی، دقیق ترین چارچوب را برای استرداد دعوا و دادخواست ارائه می دهد و آن را به سه وضعیت زمانی متفاوت تقسیم می کند که هر یک، آثار حقوقی خاص خود را دارند. شناخت این بندها، اساس تصمیم گیری صحیح در مواجهه با استرداد است.
الف) استرداد دادخواست تا اولین جلسه دادرسی
مطابق بند الف ماده ۱۰۷ ق.آ.د.م، خواهان می تواند تا قبل از برگزاری اولین جلسه رسیدگی دادگاه، دادخواست خود را مسترد کند. در این مرحله، هنوز دادگاه به ماهیت دعوا ورود نکرده و خوانده نیز ممکن است حتی از تشکیل پرونده آگاهی کاملی نداشته باشد یا فرصت دفاع ماهوی پیدا نکرده باشد. بنابراین، برای استرداد در این مرحله، نیازی به کسب رضایت خوانده نیست.
- شرایط و روند: خواهان یا وکیل قانونی او (با داشتن اختیار استرداد دادخواست در وکالتنامه) باید لایحه استرداد دادخواست را از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی به شعبه رسیدگی کننده تقدیم کند.
- تأثیر حقوقی: دادگاه پس از دریافت لایحه، مبادرت به صدور «قرار ابطال دادخواست» می نماید. این قرار به این معنی است که دادخواست از ابتدا فاقد اثر قانونی تلقی می شود.
- پیامد حقوقی: مهمترین اثر قرار ابطال دادخواست، این است که خواهان می تواند در صورت لزوم و فراهم آمدن شرایط، مجدداً همان دعوا را با همان خواسته و دلایل طرح کند. در واقع، این اقدام هیچ مانعی برای طرح دعوای آتی ایجاد نمی کند.
ب) استرداد دعوا مادامی که دادرسی تمام نشده است
بند ب ماده ۱۰۷ ق.آ.د.م به استرداد دعوا در مرحله ای اشاره دارد که دادرسی آغاز شده و دادگاه به ماهیت پرونده ورود کرده است، اما هنوز ختم مذاکرات صورت نگرفته و فرصت دفاع برای خوانده فراهم بوده است. این مرحله می تواند از اولین جلسه دادرسی تا زمان اعلام ختم رسیدگی توسط دادگاه ادامه یابد.
- شرایط و روند: خواهان می تواند بدون نیاز به رضایت خوانده، در هر مرحله ای که دادرسی به پایان نرسیده است، درخواست استرداد دعوا را مطرح کند. این درخواست نیز باید در قالب لایحه به دادگاه ارائه شود.
- تأثیر حقوقی: دادگاه در این حالت «قرار رد دعوا» را صادر می کند. این قرار به معنای عدم قابلیت رسیدگی به دعوای مطرح شده در همان مرحله است.
- پیامد حقوقی: مشابه قرار ابطال دادخواست، قرار رد دعوا نیز مانعی برای طرح مجدد همان دعوا در آینده ایجاد نمی کند. خواهان می تواند دوباره دعوای خود را مطرح کند. تفاوت اصلی آن با ابطال دادخواست در زمان صدور و ورود به ماهیت است.
ج) استرداد دعوا پس از ختم مذاکرات اصحاب دعوا
پیچیده ترین حالت استرداد در بند ج ماده ۱۰۷ ق.آ.د.م پیش بینی شده است. ختم مذاکرات اصحاب دعوا به معنای زمانی است که دادگاه از طرفین خواسته است تا آخرین دفاعیات خود را ارائه دهند و پس از آن، پرونده آماده صدور رأی ماهوی می شود. در این مرحله، معمولاً کلیه دلایل و مستندات ارائه شده و کارشناسی ها انجام شده است.
- شرایط خاص: استرداد دعوا در این مرحله تنها در دو صورت امکان پذیر است:
- با رضایت خوانده: اگر خوانده به استرداد دعوا رضایت دهد.
- انصراف کلی خواهان از اصل حق: خواهان صراحتاً اعلام کند که نه تنها از دعوای فعلی، بلکه از اصل حقی که مطالبه کرده بود نیز به کلی صرف نظر می کند.
- تأثیر حقوقی: در هر دو حالت فوق، دادگاه «قرار سقوط دعوا» را صادر می کند.
- پیامد حقوقی: قرار سقوط دعوا دارای پیامدهای حقوقی بسیار جدی است. این قرار، دعوا را «امر مختومه» تلقی می کند، به این معنی که خواهان دیگر به هیچ وجه نمی تواند همان دعوا را با همان خواسته و بر اساس همان سبب، مجدداً مطرح کند. این اثر، دائمی و غیرقابل بازگشت است و به همین دلیل، تصمیم به استرداد دعوا در این مرحله باید با دقت و مشاوره حقوقی کافی اتخاذ شود.
درک دقیق این زمان بندی ها و آثار هر یک از قرارها، به خواهان امکان می دهد تا با آگاهی کامل و به دور از تبعات ناخواسته، در خصوص سرنوشت دعوای خود تصمیم گیری کند.
استرداد دادخواست در مرحله تجدیدنظر (ماده ۳۶۳ قانون آیین دادرسی مدنی)
فرآیند استرداد، تنها محدود به مرحله بدوی نیست و امکان آن در مراحل بعدی دادرسی نیز وجود دارد. ماده ۳۶۳ قانون آیین دادرسی مدنی به صراحت به موضوع استرداد دادخواست تجدیدنظر اشاره دارد.
شرایط و روند استرداد دادخواست تجدیدنظر
اگر خواهان بدوی (که اکنون تجدیدنظرخواه است) یا تجدیدنظرخوانده (که متقابلاً تجدیدنظرخواهی کرده است) پس از تقدیم دادخواست تجدیدنظرخواهی، بنا به هر دلیلی بخواهد از این درخواست خود انصراف دهد، می تواند اقدام به استرداد دادخواست تجدیدنظر کند. این اقدام نیز همانند مرحله بدوی، از طریق تقدیم لایحه به دادگاه تجدیدنظر صورت می گیرد.
این استرداد می تواند توسط شخص تجدیدنظرخواه یا وکیل وی (در صورتی که در وکالتنامه صراحتاً اختیار استرداد دادخواست تجدیدنظر به او داده شده باشد) انجام شود. در این مرحله نیز، برای استرداد دادخواست تجدیدنظر، نیازی به کسب رضایت طرف مقابل نیست، زیرا اصل دادرسی تجدیدنظرخواهی در حال رسیدگی است و استرداد آن، به منزله انصراف از ادامه اعتراض به رأی بدوی تلقی می شود.
تأثیر حقوقی: صدور «قرار ابطال دادخواست تجدیدنظر»
پس از دریافت لایحه استرداد دادخواست تجدیدنظر، مرجع رسیدگی کننده (دادگاه تجدیدنظر)، مبادرت به صدور «قرار ابطال دادخواست تجدیدنظر» می نماید. این قرار به این معنی است که دادخواست تجدیدنظر از ابتدا بی اثر تلقی شده و پرونده در مرحله تجدیدنظر، بدون رسیدگی ماهوی به پایان می رسد.
پیامد حقوقی: اثر اصلی این قرار، این است که تجدیدنظرخواه دیگر نمی تواند مجدداً نسبت به همان رأی بدوی، دادخواست تجدیدنظر دیگری را طرح کند. با این حال، باید توجه داشت که این قرار صرفاً در خصوص دادخواست تجدیدنظر صادر می شود و به ماهیت دعوای اصلی که در مرحله بدوی رسیدگی شده است، خدشه ای وارد نمی کند. به عبارت دیگر، رأی صادره در مرحله بدوی، به محض ابطال دادخواست تجدیدنظر، قطعیت می یابد و قابلیت اجرا پیدا می کند.
استرداد دادخواست تجدیدنظر یک تصمیم استراتژیک است که می تواند به نفع یا ضرر تجدیدنظرخواه تمام شود. در برخی موارد، ممکن است تجدیدنظرخواه به دلیل حصول صلح یا توافق با طرف مقابل، از ادامه فرآیند تجدیدنظر منصرف شود. در موارد دیگر، ممکن است پس از بررسی دقیق تر، متوجه شود که دلایل کافی برای نقض رأی بدوی را ندارد و ترجیح دهد با استرداد دادخواست، از هزینه های دادرسی بیشتر و اتلاف وقت جلوگیری کند. همواره توصیه می شود پیش از چنین اقدامی، با وکیل متخصص مشورت شود تا تمامی جوانب و پیامدهای حقوقی آن به دقت سنجیده شود.
آثار و پیامدهای حقوقی استرداد دعوی: مقایسه انواع قرارها
همانطور که ذکر شد، بسته به زمان و شرایط استرداد دعوی، دادگاه یکی از قرارهای سه گانه «ابطال دادخواست»، «رد دعوا» یا «سقوط دعوا» را صادر می کند. درک تفاوت های بنیادین این قرارها برای اصحاب دعوا از اهمیت حیاتی برخوردار است، زیرا هر یک پیامدهای حقوقی متفاوتی بر قابلیت طرح مجدد دعوا خواهند داشت. در ادامه، این تفاوت ها را در قالب یک جدول جامع و توضیحات تکمیلی بررسی می کنیم.
جدول مقایسه ای جامع قرارهای ناشی از استرداد دعوی
| ویژگی | قرار ابطال دادخواست | قرار رد دعوا | قرار سقوط دعوا |
|---|---|---|---|
| مبانی قانونی | ماده ۱۰۷ بند الف ق.آ.د.م | ماده ۱۰۷ بند ب ق.آ.د.م | ماده ۱۰۷ بند ج ق.آ.د.م |
| زمان صدور | تا اولین جلسه دادرسی | پس از اولین جلسه تا قبل از ختم مذاکرات | پس از ختم مذاکرات (با رضایت خوانده یا انصراف کلی از حق) |
| ورود به ماهیت دعوا | خیر | بله (رسیدگی شروع شده) | بله (مذاکرات کامل شده) |
| امکان طرح مجدد همان دعوا | بله | بله | خیر (امر مختومه) |
| نیاز به رضایت خوانده | خیر | خیر | بله یا انصراف کلی خواهان از اصل حق |
| هزینه های دادرسی | مسترد نمی شود | مسترد نمی شود | مسترد نمی شود |
| قطعیت دعوا | عدم قطعیت (امکان طرح مجدد) | عدم قطعیت (امکان طرح مجدد) | قطعیت (امر مختومه) |
توضیح کامل مفهوم «امر مختومه» و اهمیت آن
مفهوم «امر مختومه» که در خصوص قرار سقوط دعوا مطرح می شود، یکی از اصول بنیادین دادرسی محسوب می گردد و به این معناست که یک موضوع مشخص، پس از رسیدگی و صدور رأی قطعی یا قرار سقوط دعوا در شرایط بند ج ماده ۱۰۷ ق.آ.د.م، دیگر قابلیت طرح مجدد در محاکم را ندارد. این اصل با هدف جلوگیری از دعاوی متعدد و بی نتیجه، حفظ اعتبار احکام قضایی و ایجاد ثبات در روابط حقوقی اشخاص وضع شده است.
زمانی که دادگاه قرار سقوط دعوا را صادر می کند، به دلیل اینکه خواهان یا با رضایت خوانده یا با انصراف کلی از اصل حق، از دعوای خود گذشته است، این تصمیم به منزله فصل خصومت نهایی تلقی می شود. در چنین حالتی، دادگاه فرض را بر این می گذارد که موضوع دعوا به گونه ای فیصله یافته است که دیگر نیازی به طرح مجدد آن نیست. بنابراین، اگر خواهان پس از صدور قرار سقوط دعوا، مجدداً همان دعوا را با همان خواسته و دلایل طرح کند، دادگاه با استناد به قاعده «اعتبار امر مختومه»، قرار رد دعوا صادر خواهد کرد.
«امر مختومه»، مانعی قاطع و همیشگی برای طرح مجدد دعوایی است که قبلاً به نحوی از انحا مورد رسیدگی قرار گرفته و به نتیجه قطعی رسیده است، و در حوزه استرداد دعوی، مهمترین اثر حقوقی قرار سقوط دعوا محسوب می شود.
اهمیت این مفهوم به ویژه در جلوگیری از طرح دعاوی واهی و مکرر است که می تواند منجر به اطاله دادرسی و سوءاستفاده از فرآیند قضایی شود. خواهان ها باید پیش از هرگونه تصمیم برای استرداد دعوا، به ویژه در شرایطی که ممکن است منجر به قرار سقوط دعوا شود، از تمامی جوانب این تصمیم و پیامدهای غیرقابل بازگشت آن به طور کامل آگاه باشند و حتماً با متخصصان حقوقی مشورت نمایند.
راهنمای گام به گام تنظیم لایحه استرداد دعوی
تنظیم لایحه استرداد دعوی، عملی حقوقی است که نیازمند دقت و رعایت اصول مشخصی است تا از صحت و اعتبار قانونی برخوردار باشد و به نتیجه مطلوب منجر شود. یک لایحه دقیق و کامل، می تواند فرآیند استرداد را تسریع بخشد و از بروز هرگونه ابهام یا خطا جلوگیری کند.
اجزای اصلی لایحه استرداد دعوی
هر لایحه استرداد دعوی باید شامل اطلاعات کلیدی و بخش های استانداردی باشد:
- مخاطب (عنوان لایحه): لایحه باید خطاب به مرجع رسیدگی کننده باشد. معمولاً با عنوان «ریاست محترم شعبه … دادگاه عمومی حقوقی / دادگاه تجدیدنظر استان …» آغاز می شود.
- مشخصات پرونده: ذکر دقیق اطلاعات پرونده شامل:
- کلاسه پرونده: (شماره ۶ یا ۷ رقمی پرونده).
- شماره بایگانی شعبه: (شماره ثبت داخلی شعبه).
- شماره ثبت دادخواست اولیه (در صورت نیاز): (برای استرداد دادخواست اولیه).
- مشخصات خواهان / وکیل: نام، نام خانوادگی، نام پدر، کد ملی، شماره تماس و آدرس دقیق خواهان. اگر لایحه توسط وکیل تقدیم می شود، مشخصات وکیل و شماره پروانه وکالت او نیز الزامی است.
- موضوع لایحه: باید به صراحت و وضوح «درخواست استرداد دادخواست» یا «درخواست استرداد دعوی» عنوان شود.
- متن درخواست: در این بخش، خواهان یا وکیل، ضمن اشاره به کلاسه پرونده و مقام قضایی، به صورت واضح و منجز درخواست استرداد را مطرح می کند.
- مستند قانونی: اشاره به بند مربوطه از ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی (الف، ب یا ج) برای استرداد در مرحله بدوی یا ماده ۳۶۳ برای مرحله تجدیدنظر، ضروری است.
- تاریخ و امضا: تاریخ تقدیم لایحه و امضای خواهان یا وکیل او در انتهای لایحه.
نکات کلیدی در نگارش لایحه
برای اطمینان از اثربخشی لایحه استرداد، رعایت نکات زیر حائز اهمیت است:
- صراحت و منجز بودن درخواست: خواسته استرداد باید کاملاً واضح و بدون ابهام باشد. به این معنا که هیچ گونه شرط یا ابهامی در درخواست وجود نداشته باشد.
- ذکر دقیق کلاسه پرونده و شماره شعبه: هرگونه اشتباه در این اطلاعات می تواند منجر به سردرگمی و تأخیر در رسیدگی شود.
- اشاره به بند مربوطه از ماده ۱۰۷: این کار به دادگاه کمک می کند تا نوع قرار صادره را به درستی تشخیص دهد و از بروز اختلاف نظر جلوگیری کند.
- درج دلیل استرداد (اختیاری اما می تواند شفافیت ایجاد کند): اگرچه قانوناً نیازی به ذکر دلیل استرداد نیست، اما ارائه یک دلیل موجه (مانند صلح و سازش خارج از دادگاه، رفع موضوع اختلاف، یا تشخیص اشتباه در طرح دعوا) می تواند به شفافیت فرآیند و تصمیم گیری دادگاه کمک کند. البته در برخی موارد، خواهان ممکن است ترجیح دهد دلیلی ارائه نکند.
- در صورت اقدام وکیل، اشاره به داشتن اختیار استرداد در وکالتنامه: بند اختیارات وکیل در وکالتنامه باید صراحتاً اختیار استرداد دعوی یا دادخواست را به وکیل داده باشد. در غیر این صورت، دادگاه از پذیرش لایحه خودداری خواهد کرد و نیاز به تصریح خواهان خواهد بود.
- زبان نوشتاری: لایحه باید با زبان حقوقی رسمی، محترمانه و دقیق تنظیم شود.
نحوه ثبت و ارسال لایحه
پس از تنظیم لایحه، خواهان یا وکیل او باید آن را از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی به شعبه رسیدگی کننده ارسال کنند. این دفاتر، لایحه را ثبت کرده و شماره رهگیری به آن اختصاص می دهند که امکان پیگیری وضعیت را فراهم می آورد. در گذشته، تقدیم لایحه به صورت حضوری و مستقیم به دادگاه انجام می شد، اما امروزه استفاده از سامانه ثنا و دفاتر خدمات الکترونیک قضایی، روند را مکانیزه و تسهیل کرده است.
با رعایت این نکات، می توان لایحه ای دقیق و مؤثر برای استرداد دعوی تنظیم کرد که حقوق خواهان را تضمین و فرآیند قانونی را به درستی هدایت کند.
نمونه لایحه استرداد دعوی (قابل کپی و ویرایش برای سناریوهای مختلف)
در این بخش، پنج نمونه لایحه استرداد دعوی برای شرایط مختلف ارائه می شود. این نمونه ها به گونه ای طراحی شده اند که با پر کردن فیلدهای مشخص، بتوانند به سرعت و با دقت مورد استفاده قرار گیرند. همواره توصیه می شود پیش از تکمیل و ارسال، با وکیل متخصص مشورت نمایید.
نمونه ۱: لایحه استرداد دادخواست (قبل از اولین جلسه دادرسی – منجر به قرار ابطال دادخواست)
بسمه تعالی
ریاست محترم شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی [نام شهرستان]
موضوع: درخواست استرداد دادخواست بدوی
با سلام و احترام؛
احتراماً اینجانب [نام و نام خانوادگی خواهان] فرزند [نام پدر] به کدملی [کد ملی خواهان]، خواهان پرونده به کلاسه [کلاسه پرونده] و شماره بایگانی شعبه [شماره بایگانی شعبه]، که به خواسته [موضوع خواسته دعوا، مثال: مطالبه وجه] علیه خوانده [نام و نام خانوادگی خوانده] در آن شعبه محترم اقامه دعوا نموده ام، به استحضار می رسانم:
نظر به اینکه تاکنون اولین جلسه رسیدگی دادگاه تشکیل نگردیده و همچنین به دلیل [اختیاری: ذکر دلیل موجّه، مثال: حصول سازش با خوانده / تشخیص عدم لزوم ادامه دعوا در حال حاضر]، فعلاً قصد ادامه رسیدگی به دعوای مطروحه را ندارم.
لذا، به استناد بند الف ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی، بدینوسیله دادخواست تقدیمی خود را مسترد نموده و تقاضای صدور «قرار ابطال دادخواست» را از محضر آن مقام محترم قضایی استدعا دارم.
با تشکر و تجدید احترام
نام و نام خانوادگی خواهان: [نام و نام خانوادگی خواهان]
تاریخ: [تاریخ]
امضا:
نمونه ۲: لایحه استرداد دعوا (در طول دادرسی – منجر به قرار رد دعوا)
بسمه تعالی
ریاست محترم شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی [نام شهرستان]
موضوع: درخواست استرداد دعوی
با سلام و احترام؛
احتراماً اینجانب [نام و نام خانوادگی خواهان] / [نام و نام خانوادگی وکیل] به وکالت از [نام و نام خانوادگی خواهان] (با استناد به اختیار شماره [شماره بند اختیار در وکالتنامه] وکالتنامه رسمی)، خواهان پرونده به کلاسه [کلاسه پرونده] و شماره بایگانی شعبه [شماره بایگانی شعبه]، که به خواسته [موضوع خواسته دعوا] علیه خوانده [نام و نام خانوادگی خوانده] در آن شعبه محترم در حال رسیدگی است، به استحضار می رسانم:
نظر به اینکه دادرسی مادامی که ختم نگردیده است، حق استرداد دعوا برای خواهان محفوظ بوده و همچنین به دلیل [اختیاری: ذکر دلیل موجّه، مثال: صلح و سازش با خوانده / رفع موضوع اختلاف]، فعلاً تمایلی به ادامه رسیدگی به دعوای مطروحه را ندارم.
لذا، به استناد بند ب ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی، بدینوسیله دعوای تقدیمی خود را مسترد نموده و تقاضای صدور «قرار رد دعوا» را از محضر آن مقام محترم قضایی استدعا دارم.
با تشکر و تجدید احترام
نام و نام خانوادگی خواهان/وکیل: [نام و نام خانوادگی]
تاریخ: [تاریخ]
امضا:
نمونه ۳: لایحه استرداد دعوا (پس از ختم مذاکرات با رضایت خوانده – منجر به قرار سقوط دعوا)
بسمه تعالی
ریاست محترم شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی [نام شهرستان]
موضوع: درخواست استرداد دعوی با رضایت خوانده
با سلام و احترام؛
احتراماً اینجانب [نام و نام خانوادگی خواهان] / [نام و نام خانوادگی وکیل] به وکالت از [نام و نام خانوادگی خواهان] (با استناد به اختیار شماره [شماره بند اختیار در وکالتنامه] وکالتنامه رسمی)، خواهان پرونده به کلاسه [کلاسه پرونده] و شماره بایگانی شعبه [شماره بایگانی شعبه]، به خواسته [موضوع خواسته دعوا] علیه خوانده [نام و نام خانوادگی خوانده]، به استحضار می رسانم:
نظر به اینکه مذاکرات اصحاب دعوا در خصوص پرونده مذکور خاتمه یافته و اینجانب با [اشاره به رضایت خوانده، مثال: رضایت کتبی / شفاهی که در جلسه رسیدگی نیز مورد تأیید قرار می گیرد] خوانده محترم، قصد استرداد دعوای خود را دارم. ([اختیاری: اگر رضایت کتبی ضمیمه است، ذکر شود: رضایت نامه کتبی خوانده به پیوست تقدیم می گردد])
لذا، به استناد بند ج ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی، بدینوسیله دعوای خود را مسترد نموده و تقاضای صدور «قرار سقوط دعوا» را از محضر آن مقام محترم قضایی استدعا دارم.
با تشکر و تجدید احترام
نام و نام خانوادگی خواهان/وکیل: [نام و نام خانوادگی]
تاریخ: [تاریخ]
امضا:
نمونه ۴: لایحه استرداد دعوا (پس از ختم مذاکرات با انصراف کلی از دعوا/حق – منجر به قرار سقوط دعوا)
بسمه تعالی
ریاست محترم شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی [نام شهرستان]
موضوع: درخواست استرداد دعوی با انصراف کلی از حق
با سلام و احترام؛
احتراماً اینجانب [نام و نام خانوادگی خواهان] / [نام و نام خانوادگی وکیل] به وکالت از [نام و نام خانوادگی خواهان] (با استناد به اختیار شماره [شماره بند اختیار در وکالتنامه] وکالتنامه رسمی)، خواهان پرونده به کلاسه [کلاسه پرونده] و شماره بایگانی شعبه [شماره بایگانی شعبه]، به خواسته [موضوع خواسته دعوا] علیه خوانده [نام و نام خانوادگی خوانده]، به استحضار می رسانم:
نظر به اینکه مذاکرات اصحاب دعوا در خصوص پرونده فوق الذکر خاتمه یافته است و اینجانب به دلایل [اختیاری: ذکر دلیل، مثال: شخصی / مصلحتی]، از ادامه رسیدگی به دعوای مطروحه منصرف شده و علاوه بر آن، به طور کلی از اصل حق [موضوع خواسته] خود نیز صرف نظر می نمایم.
لذا، به استناد بند ج ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی، بدینوسیله دعوای خود را مسترد نموده و به دلیل انصراف کلی از اصل حق، تقاضای صدور «قرار سقوط دعوا» را از محضر آن مقام محترم قضایی استدعا دارم.
با تشکر و تجدید احترام
نام و نام خانوادگی خواهان/وکیل: [نام و نام خانوادگی]
تاریخ: [تاریخ]
امضا:
نمونه ۵: لایحه استرداد دادخواست تجدیدنظر (منجر به قرار ابطال دادخواست تجدیدنظر)
بسمه تعالی
ریاست محترم شعبه [شماره شعبه] دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان]
موضوع: درخواست استرداد دادخواست تجدیدنظر
با سلام و احترام؛
احتراماً اینجانب [نام و نام خانوادگی تجدیدنظرخواه] / [نام و نام خانوادگی وکیل] به وکالت از [نام و نام خانوادگی تجدیدنظرخواه] (با استناد به اختیار شماره [شماره بند اختیار در وکالتنامه] وکالتنامه رسمی)، تجدیدنظرخواه پرونده به کلاسه [کلاسه پرونده تجدیدنظر] و شماره بایگانی شعبه [شماره بایگانی شعبه تجدیدنظر]، که نسبت به دادنامه شماره [شماره دادنامه بدوی] صادره از شعبه [شماره شعبه بدوی] دادگاه [نام شهرستان] تجدیدنظرخواهی نموده ام، به استحضار می رسانم:
نظر به اینکه به دلایل [اختیاری: ذکر دلیل، مثال: حصول سازش / عدم تمایل به ادامه رسیدگی تجدیدنظر]، فعلاً قصد ادامه پیگیری دادخواست تجدیدنظر خود را ندارم.
لذا، به استناد ماده ۳۶۳ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی، بدینوسیله دادخواست تجدیدنظر خود را مسترد نموده و تقاضای صدور «قرار ابطال دادخواست تجدیدنظر» را از محضر آن مقام محترم قضایی استدعا دارم.
با تشکر و تجدید احترام
نام و نام خانوادگی تجدیدنظرخواه/وکیل: [نام و نام خانوادگی]
تاریخ: [تاریخ]
امضا:
راهنمای تکمیل هر نمونه
برای تکمیل هر یک از نمونه های فوق، لازم است به موارد زیر توجه ویژه داشته باشید:
- فیلدهای مشخص شده: تمامی فیلدهای داخل براکت (مانند [شماره شعبه]، [نام و نام خانوادگی خواهان]) را با اطلاعات دقیق و صحیح پرونده خود پر کنید.
- مشخصات خواهان/وکیل: اگر وکیل هستید، مشخصات خود را وارد کنید و به بند اختیارات در وکالتنامه اشاره نمایید. در غیر این صورت، مشخصات خواهان را تکمیل کنید.
- دلیل استرداد: بخش اختیاری: ذکر دلیل موجّه را می توانید حذف کنید یا دلیل خاص خود را به اختصار بیان نمایید. در برخی موارد، عدم ذکر دلیل نیز مانعی ندارد.
- دقت در بند قانونی: اطمینان حاصل کنید که به بند صحیح از ماده ۱۰۷ یا ماده ۳۶۳ اشاره کرده اید، زیرا این امر نوع قرار صادره و پیامدهای آن را تعیین می کند.
- صراحت در انصراف کلی: در نمونه شماره ۴، عبارت به طور کلی از اصل حق… خود نیز صرف نظر می نمایم بسیار مهم و تعیین کننده است و باید با آگاهی کامل از پیامدهای آن (امر مختومه) درج شود.
تکمیل صحیح و دقیق این نمونه ها می تواند به شما در فرآیند استرداد دعوی کمک شایانی کند، اما هیچگاه جایگزین مشاوره تخصصی با وکیل دادگستری نخواهد بود.
نتیجه گیری: اهمیت مشاوره حقوقی پیش از استرداد دعوی
استرداد دعوی، هرچند به ظاهر اقدامی ساده برای انصراف از یک فرآیند قضایی به نظر می رسد، اما در واقعیت، دارای پیچیدگی ها و پیامدهای حقوقی عمیقی است که نادیده گرفتن آن ها می تواند منجر به تضییع حقوق فردی و بروز مشکلات حقوقی لاینحل شود. همانطور که در این راهنمای جامع تشریح شد، زمان بندی استرداد، نوع دعوا و حتی جزئیات نگارش لایحه، همگی بر سرنوشت قابلیت طرح مجدد دعوا و وضعیت حقوقی خواهان تأثیر مستقیم دارند.
تمایز میان «استرداد دادخواست» و «استرداد دعوی»، و شناخت دقیق آثار هر یک از قرارهای «ابطال دادخواست»، «رد دعوا» و به ویژه «سقوط دعوا» که منجر به «امر مختومه» و عدم امکان طرح مجدد همان دعوا می شود، برای هر یک از اصحاب دعوا، وکلا و دانشجویان حقوقی از اهمیت بالایی برخوردار است. درک ماده ۱۰۷ و ۳۶۳ قانون آیین دادرسی مدنی، کلید اتخاذ تصمیمات صحیح در این زمینه است.
پیامدهای مالی ناشی از عدم استرداد هزینه های دادرسی، لزوم اشاره به اختیارات وکیل در وکالتنامه و نیز اهمیت ثبت صحیح لایحه در دفاتر خدمات الکترونیک قضایی، همگی از نکاتی هستند که نیازمند توجه دقیق و حرفه ای می باشند. هر گونه اشتباه در این مسیر، می تواند منجر به از دست رفتن دائمی حق فرد برای پیگیری قانونی موضوع مورد اختلاف شود.
با توجه به تمامی این پیچیدگی ها، توصیه اکید می شود که پیش از هر گونه اقدام برای استرداد دعوی یا دادخواست، حتماً با یک وکیل متخصص و باتجربه در امور حقوقی مشورت نمایید. مشاوره حقوقی، به شما کمک می کند تا با درک کامل از وضعیت پرونده، پیامدهای حقوقی هر تصمیم، و انتخاب بهترین استراتژی، از تضییع حقوق خود جلوگیری کرده و با اطمینان خاطر بیشتری در مسیر دادرسی گام بردارید. یک وکیل می تواند لایحه استرداد را به نحو صحیح و قانونی تنظیم نموده و شما را از بروز هرگونه چالش حقوقی آتی مصون نگه دارد.