آیا میانجی گری مسقط بین تهران و واشنگتن موفقیت آمیز خواهد بود؟

رسول سلیمی: عمان کشوری کوچک اما تأثیرگذار در شبه جزیره عربستان به لطف سیاست خارجی بی طرفانه و عمل گرایانه خود دهه هاست که نقش میانجی کلیدی بین ایران و ایالات متحده را ایفا می کند. این کشور با موقعیت استراتژیک در تنگه هرمز و روابط تاریخی با هر دو طرف به عنوان پلی دیپلماتیک عمل کرده و در مقاطع مختلف به کاهش تنش ها و پیشبرد مذاکرات کمک کرده است. نقش میانجی گری عمان بین ایران و امریکا از فردای انقلاب۵۷ برجسته بوده است. در ادامه به بررسی این دوره ها پرداختیم و نقش عمان را با جزئیات تاریخی بررسی کردیم.

زمینه تاریخی و استراتژیک میانجی گری عمان
عمان از زمان به قدرت رسیدن سلطان قابوس بن سعید در سال ۱۳۴۹ شمسی سیاست خارجی متمایزی را دنبال کرده که مبتنی بر بی طرفی پرهیز از درگیری های منطقه ای و ایجاد توازن در روابط با قدرت های بزرگ و همسایگان است. این رویکرد عمان را از دیگر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس متمایز کرده و به آن اجازه داده تا به عنوان میانجی مورد اعتماد عمل کند. روابط عمان با ایران به دوران پیش از انقلاب اسلامی بازمی گردد و حتی پس از قطع روابط دیپلماتیک ایران و آمریکا در سال ۱۳۵۸ مسقط به حفظ کانال های ارتباطی با تهران ادامه داد. در عین حال عمان از سال ۱۳۵۹ با امضای پیمان نظامی با آمریکا روابط نزدیکی با واشنگتن برقرار کرد اما این همکاری هرگز به دشمنی با ایران منجر نشد.
از سوی دیگر میانجی گری عمان بین ایران و آمریکا ریشه در نیاز این دو کشور به یک واسطه بی طرف دارد. ایران پس از انقلاب به دلیل قطع روابط مستقیم با آمریکا به کانال های غیرمستقیم برای ارسال پیام نیاز داشت. آمریکا نیز به ویژه پس از تشدید تنش ها در خاورمیانه از ظرفیت عمان برای کاهش درگیری ها و پیشبرد اهداف دیپلماتیک بهره برد. در ادامه دوره های مختلف تاریخی سیاست ورزی عمان را بررسی می کنیم.
دوره اول: میانجی گری در دهه های ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ شمسی (جنگ ایران و عراق و پس از آن)
میانجی گری عمان در روابط ایران و آمریکا در دهه ۱۳۶۰ به ویژه در جریان جنگ ایران و عراق (۱۳۵۹-۱۳۶۷) آغاز شد. در سال ۱۳۶۶ مسقط نمایندگان تهران و بغداد را برای مذاکرات محرمانه دعوت کرد تا آتش بس میان دو طرف برقرار شود. اگرچه این تلاش مستقیماً به توافق منجر نشد زمینه را برای پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت در سال ۱۳۶۷ فراهم کرد. عمان در این دوره به عنوان یک میانجی ساکت عمل کرد و از ظرفیت خود برای کاهش تنش ها استفاده نمود و پس از جنگ در دهه ۱۳۷۰ عمان نقش خود را گسترش داد. در سال ۱۳۷۰ مسقط به ازسرگیری روابط ایران و عربستان سعودی کمک کرد و همزمان کانال هایی برای تبادل پیام بین تهران و واشنگتن ایجاد کرد. این دوره با تلاش های عمان برای میانجی گری در آزادی گروگان های آمریکایی در لبنان نیز همراه بود.
در چنین شرایطی تلاش های عمان در این دوره اگرچه محدود بود نشان دهنده ظرفیت این کشور برای ایفای نقش میانجی بود. پایان جنگ ایران و عراق و بهبود روابط ایران با همسایگان عرب تا حدی مدیون موضع بی طرفانه عمان بود. با این حال نتایج این میانجی گری ها کوتاه مدت و تاکتیکی بود و به حل اختلافات اساسی بین ایران و آمریکا منجر نشد. ناظران سیاسی اذعان دارند «عمان در این دوره بیشتر یه مثابه یک پیام رسان عمل کرده تا یه حل کننده مشکل بزرگ!
دوره دوم: دهه ۱۳۸۰ شمسی (آزادی زندانیان و تنش های اولیه هسته ای)
در دهه ۱۳۸۰ میانجی گری عمان وارد فاز جدیدی شد که بر مسائل انسانی و تنش های هسته ای متمرکز بود. در سال ۱۳۸۶ عمان در آزادی ملوانان بریتانیایی که توسط ایران در خلیج فارس بازداشت شده بودند نقش داشت. این موفقیت اعتماد به ظرفیت دیپلماتیک عمان را افزایش داد. در سال ۱۳۸۸ پس از انتخاب باراک اوباما و باز شدن پنجره ای برای دیپلماسی با ایران عمان پیشنهاد مذاکرات محرمانه بین تهران و واشنگتن را مطرح کرد.
مهم ترین رخداد این دوره میانجی گری عمان برای آزادی سه کوهنورد آمریکایی (سارا شورد جاش فتال و شین بائر) بود که در سال ۱۳۸۸ در مرز ایران و عراق بازداشت شدند. سلطان قابوس شخصاً در این فرآیند دخالت کرد و در سال های ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ این افراد با وساطت عمان آزاد شدند. این اقدام با پرداخت وجه الضمان توسط عمان همراه بود هرچند آمریکا هرگونه پرداخت مستقیم را تکذیب کرد.
چه آنکه آزادی کوهنوردان آمریکایی نشان دهنده توانایی عمان در مدیریت بحران های انسانی بود و به ایجاد کانال دیپلماسی مخفی بین ایران و آمریکا کمک کرد. این موفقیت زمینه را برای مذاکرات هسته ای در دوره بعد فراهم کرد. ناظران سیاسی این دوره را «آغاز یک میانجی گری استراتژیک» توصیف کردند که عمان را به بازیگری کلیدی تبدیل کرد. با این حال تنش های هسته ای همچنان پابرجا ماند و این تلاش ها به کاهش دشمنی ساختاری منجر نشد.
دوره سوم: دهه ۱۳۹۰ شمسی (مذاکرات هسته ای و برجام)
دهه ۱۳۹۰ اوج میانجی گری عمان بین ایران و آمریکا بود که با مذاکرات هسته ای و توافق برجام (تیر ۱۳۹۴) مشخص شد. در سال ۱۳۹۱ پس از انتخاب حسن روحانی عمان میزبان مذاکرات مخفی بین نمایندگان ایران و آمریکا شد. همان زمان واشنگتن پست گزارش داد که سلطان قابوس پیشنهاد میزبانی این جلسات را داد و مسقط به مرکزی برای تبادل پیام های حساس تبدیل شد. این مذاکرات با حضور وندی شرمن مذاکره کننده ارشد آمریکا و مقامات ایرانی در سال ۱۳۹۲ به نتیجه رسید و پایه گذار توافق موقت ژنو شد.
در سال ۱۳۹۳ دور نهایی مذاکرات هسته ای با حضور ایران آمریکا و گروه ۵+۱ در مسقط برگزار شد. آن زمان محمدجواد ظریف وزیر خارجه وقت کشورمان نقش عمان را «مثبت و سازنده» توصیف کرد. این تلاش ها در تیر ۱۳۹۴ به امضای برجام منجر شد که محدودیت هایی بر برنامه هسته ای ایران اعمال کرد و در ازای آن تحریم ها کاهش یافت.
تا آن زمان برجام بزرگ ترین موفقیت میانجی گری عمان بود که به کاهش موقت تنش ها بین ایران و آمریکا منجر شد. این توافق اقتصاد ایران را از فشار تحریم ها خارج کرد و به عمان اعتبار دیپلماتیک بی سابقه ای بخشید. با این حال خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت ۱۳۹۷ توسط دونالد ترامپ دستاوردهای این میانجی گری را تضعیف کرد. مسئله ای که ناظران سیاسی معتقد بودند موفقیت عمان به همکاری طرفین بستگی داشته و بدون تعهد آمریکا پایدار نمانده است.
دوره چهارم: دهه ۱۴۰۰ شمسی (پس از خروج از برجام و تنش های جدید)
پس از خروج آمریکا از برجام عمان تلاش کرد نقش خود را در کاهش تنش ها حفظ کند. در خرداد ۱۳۹۸ یوسف بن علوی وزیر خارجه عمان اعلام کرد که این کشور آماده میانجی گری بین ایران و آمریکا است. در سال ۱۴۰۱ عمان در تبادل زندانیان بین ایران و بلژیک نقش داشت که به آزادی اسدالله اسدی دیپلمات ایرانی منجر شد.
در سال ۱۴۰۲ سفر هیثم بن طارق سلطان جدید عمان به تهران با هدف میانجی گری برای آزادی زندانیان دوتابعیتی آمریکایی انجام شد. این تلاش با موفقیت نسبی همراه بود و برخی زندانیان آزاد شدند.
میانجی گری عمان در این دوره به کاهش تنش های مقطعی و آزادی زندانیان کمک کرد اما نتوانست به حل اختلافات اساسی منجر شود. سیاست «فشار حداکثری» ترامپ و پاسخ ایران با افزایش فعالیت های هسته ای کار عمان را دشوار کرد.
آیا عمان توانسته در میانجی گری موفق باشد؟
نقش عمان در میانجی گری بین ایران و آمریکا در چهار دهه گذشته ترکیبی از موفقیت های تاکتیکی و محدودیت های استراتژیک بوده است. در دهه ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ عمان به عنوان پیام رسان عمل کرد و زمینه ساز کاهش تنش های منطقه ای شد. در دهه ۱۳۸۰ این نقش به مسائل انسانی گسترش یافت و اعتماد لازم برای مذاکرات بزرگ تر را ایجاد کرد. دهه ۱۳۹۰ نقطه اوج این میانجی گری بود که با برجام به ثمر نشست و نشان داد عمان می تواند نقشی فراتر از واسطه گری ایفا کند. در دهه ۱۴۰۰ با وجود چالش های ناشی از سیاست های تهاجمی آمریکا و پاسخ های ایران عمان همچنان کانال ارتباطی خود را حفظ کرد.
بی طرفی عمان روابط تاریخی با ایران و حمایت مالی از میانجی گری از عوامل کلیدی موفقیت آن بوده است. سلطان قابوس و جانشین او هیثم بن طارق با دیپلماسی محتاطانه و عمل گرا اعتبار بین المللی عمان را تقویت کردند. موقعیت جغرافیایی این کشور در تنگه هرمز نیز به آن اهرم استراتژیک بخشیده است.
با این حال میانجی گری عمان به همکاری طرفین وابسته است. خروج آمریکا از برجام و سیاست های سخت گیرانه تر ترامپ نشان داد که عمان نمی تواند به تنهایی اختلافات ساختاری را حل کند. همچنین نتایج این میانجی گری ها اغلب کوتاه مدت بوده و به تغییر دائم در روابط منجر نشده است.
در شرایط فعلی و با بازگشت ترامپ در سال ۱۴۰۳ و تهدیدات جدید علیه ایران عمان به تلاش های خود ادامه داده و توانسته اعتماد ایران را برای میانجی گری با امریکا جلب کند.
این در حالی است که عمان از دهه ۱۳۶۰ تا فروردین ۱۴۰۴ نقشی بی بدیل به عنوان میانجی بین ایران و آمریکا ایفا کرده است. از تلاش برای آتش بس در جنگ ایران و عراق تا میزبانی مذاکرات برجام و میانجی گری در آزادی زندانیان این کشور نشان داده که می تواند در بحرانی ترین لحظات پلی برای ارتباط باشد. پیامدهای این نقش شامل کاهش تنش های مقطعی تقویت جایگاه دیپلماتیک عمان و گاه دستاوردهای ملموس مانند برجام بوده است. با این حال محدودیت هایی نظیر وابستگی به اراده طرفین و ناتوانی در حل ریشه ای اختلافات کارآمدی آن را محدود کرده است.
۲۱۳۳۱۵